رودلف ژایگر
:books:رودلف ژایگر، نویسندهی مسیحی آلمانی، در کتاب «علی (ع) خداوند علم شمشیر» آورده است:
:tulip::sparkles:بعد از فتح ایران توسط خلیفهی دوم، تعدادی اسیر و زن و کودک از ایران به مدینه توسط عمر آورده شدند. حضرت علی (ع) با هزینهی خود در مدینه خانهای برای آن اطفال اجاره کردند و مانع از به بردگی گرفتن و فروختن اطفال شدند.
:tulip::sparkles:امام حسین (ع)، رابط بین حضرت علی (ع) و اطفال آن خانه بودند. چون امام حسین (ع) مانند حضرت علی (ع) به زبان فارسی آشنا بودند، بانو شهربانو نیازهای خانه خود را به حسین (ع) میگفت و آن حضرت به پدر بزرگوارشان منتقل میکردند.
:tulip::sparkles:روزی به امام حسین (ع) گفتند که مقداری گلیم لازم دارند چون برخی کودکان شبها بر روی خاک میخوابند و اذیت میشوند. وقتی امام حسین (ع) موضوع را به حضرت علی (ع) فرمودند، حضرت علی (ع) در کنج خانه گلیمی داشتند که دستبافتِ حضرت زهرا (س) بود؛
:tulip::sparkles:آن را جمع کرده و شبانه به خانه اطفال بیپناه حرکت کردند. گلیم را بر دوش مبارک انداختند و وقتی میخواستند از خانه بیرون بروند، چشمان امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، زینب (س) و کلثوم (س) اشکبار شد.
:tulip::sparkles:حضرت توقفی کرده و از امام حسن (ع) سوال کردند که آیا علتی برای ناراحتیشان ایجاد شده است؟ فرزندان زهرا (س) فرمودند: «ای پدر، بعد از فوت مادرمان در خانه تنها یادگاری مادرمان همین گلیمی است که به دستان مبارک خود بافتهاند. دوست داشتیم اگر صلاح باشد، یادگاری مادرمان را میگذاشتی و گلیم دیگری میبردی.
:tulip::sparkles:حضرت با گلیمی که بر دوش مبارکشان بود٬ بر زمین نشستند و در حالیکه از سیمای مبارکشان٬ دانههای مرواریدِ اشک، بر محاسنِ سفید شده از دردِ دوریِ زهرا (س) جاری شده بود، دستان را مبارک باز کردند و فرزندان نبی مکرم اسلام (ص) را بر آغوش خود کشیدند و فرمودند:
:tulip::sparkles:«ای دلبندان من! به خدا قسم شما مادرتان زهرا (س) را هرگز نشناختید ، سخاوت پدرتان در برابر سخاوت مادرتان زهرا (س) بسیار ناچیز است که به ذات خدا سوگند اگر مادرتان زنده بود و حال آن اطفال را میدیدند، نهتنها این گلیم بلکه هر چه در خانه داشتند به آنان اطفال بیپناه میبخشیدند.»❣
- ۹۶/۱۲/۰۵