قلب و حال

:small_orange_diamond:بیست نوع قلبی که خدای متعال در قرآن به آنها اشاره فرموده" وقتی در لحظه تحویل سال دعای حَوِّل حالَنا اِلی اَحسَنِ الحال را میخوانیم دقت کنیم که قلب ما در آن لحظه در چه حالیست؟

:heart:القلب السلیم: و آن قلبی است مخلص برای خدا و خالی از کفر و نفاق و هرگونه پستی .
{ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ }شعراء ۸۹

:heart:القلب المنیب: و آن قلبی است که همیشه در حال برگشت و توبه به سوی خدا و از آن سو ثابت و پابرجاست بر طاعت خدا .{ مَنْ خَشِیَ الرَّحْمَن بِالْغَیْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِیبٍ } ق ۳۳

:heart: القلب المُخبِت: و آن قلبی است فروتن و آرام به ذکر خدا .{ فتُخْبِتَ لَهُ قلُوبُهُمْ }حج ۵۴

:heart:القلب الوجل: و آن قلبی است که از یاد خدا می لرزد که مبادا عمل وی به درگاه خدا قبول نشود و از عذاب خدا نجات نیابد .{ وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ }مومنون ۶۰

:heart:القلب التقی: و آن قلبی است که به احکام خدا احترام می گذارد .{ ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ }حج ۳۲

:heart:القلب المهدی: و آن قلبی است که تسلیم امر خدا و راضی به قضا و قدر پروردگار است .{ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ }تغابن ۱۱

:heart:القلب المطمئن: و آن قلبی است که با یاد خدا و توحیدش آرام می گیرد .{ وتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّه }رعد۲۸

:heart:القلب الحی: و آن قلب زنده ای است که از شنیدن داستان های امت های گذشته که با گناه و طغیان هلاک شدند پند و اندرز می گیرد .{ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ }ق۳۷

:heart:القلب المریض: و آن قلبی است که دچار بیماری شک و نفاق شده و مبتلا شده به فسق و فجور و شهوت های حرام .
{ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ }احزاب۳۲

:heart:القلب الأعمى: و آن دل کوری است که حق را نمی بیند و در نتیجه پند و اندرز نمی گیرد .
{ وَلَکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ }حج۴۶

:heart:القلب اللاهی: و آن دلی است که از قرآن غافل و مشغول لهو و لعب و شهوت های دنیاست .
{ لاهِیَةً قُلُوبُهُمْ }انبیاء۳

:heart: القلب الآثم: و آن دلی است که گواهی حق را کتمان می کند و می پوشاند .
{ وَلاَ تَکْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن یَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ }بقره۲۸۳

:heart:القلب المتکبر: و آن دل مغرور و متکبری است که از توحید و طاعت خداوند رویگردان است ، زورگو و جبار است به خاطر ظلم و طغیان .
{ قلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ } غافر /۳۵

:heart:القلب الغلیظ: و آن دلی است که عطوفت و رحمت و رأفت از آن برداشته شده .
{ وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ }آل عمران۱۵۹

:heart:القلب المختوم: و آن قلبی است که هدایت را نمی شنود و تعقل نمی کند .
{ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ }جاثیه۲۳

:heart:القلب القاسی: و آن دلی است که به عقیده و ایمان نرم نمی شود و وعظ و ارشاد در آن تأثیری ندارد و از یاد خداوند رویگردان است .
{ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً }مائده۱۳

:heart:القلب الغافل: و آن قلبی است که مانع ذکر و یاد پروردگار است و هوا و هوسش را بر طاعت حق تعالی ترجیح می دهد .
{ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا }کهف۲۸

:heart:الَقلب الأغلف: و آن دلی است که پوشیده شده است به طوری که اقوال و فرمایشات رسول اکرم صلى الله علیه و آله در آن نفوذ و رسوخ نمی کند .
{ وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ }بقره۸۸

:heart:القلب الزائغ: و آن قلبی است که از حق و حقیقت اعراض می کند .
{ فأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ }آل عمران۷

:heart:القلب المریب: و آن قلبی است که در شک و شکوک متحیر و سرگردان است .
{ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ }توبه۴۵


:raised_hands:اللهم إجعل قلوبنا من القلوب السلیمة المطمئنة البیضاء.. وثبتنا على الهدى والایمان
...................

تفاوت نظام دنیا و نظام آخرت در آیات قرآن

heavy_check_mark:
:heavy_minus_sign::small_blue_diamond:نظام دنیا تدریجی است:
" ما آدمی را از نطفه ای آمیخته آفریدیم در حالی که او را می آزماییم و از این رو شنوا و بینایش ساختیم "(دهر/۲)

:heavy_minus_sign::small_blue_diamond:نظام آخرت دفعی است:
" قیامت تنها یک نهیب است که همگی در پهنه محشر گرد می آیند "(نازعات/۱۳و۱۴)

:heavy_minus_sign::small_blue_diamond:نظام دنیا مرگ و فناپذیر است:
" و بیهوشی مرگ در رسد؛ این همان است که از آن می گریختی "(ق/۱۹)

:heavy_minus_sign::small_blue_diamond:نظام آخرت حیات دائمی است:
" و همانا سرای آخرت زنده است اگر می دانستند "(عنکبوت/۶۴)

:heavy_minus_sign::small_blue_diamond:نظام دنیا دارای منظومه شمسی است:
" اوست خدایی که خورشید را تابان ساخت و ماه را نورانی آفرید و برای آن جایگاههایی قرار داد تا شمار سالها و نیز حسابها را بدانید "(یونس/۵)

:heavy_minus_sign::small_blue_diamond:نظام آخرت بدون این منظومه است:
" در آن بهشتها بر تختها تکیه زنند و در آنجا نه خورشید بینند و نه ماه را "(دهر/۱۳). :black_small_square::heavy_minus_sign:¤:small_blue_diamond::hourglass::small_blue_diamond:¤:heavy_minus_sign::black_small_square:

هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

غرور و تکبر مانند دیگر اوصاف ناپسند،
زیانها و خطرات بسیار به دنبال دارد...

شخص متکبر پس از چندی؛
چهره اش از لطف و جذبه می افتد..
صدا و حرکاتش ناموزون می شود..
و مانند دروغگویان و شیادان،
و حریصان و حسودان به اندک زمانی؛
مهر و نشان آن صفت ناخوش،
بر چهره اش نقش می بندد...

افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

نقش نگین

نقش نگین انگشترِ:ring:
حضـــــرت زهــــــرا(س) ←

:leaves: أَمِنَ الْمُتَوَکِّلُون‏:leaves:

(توکل کنندگان به خدا،‌
از خطرات در امان اند)

:books:بحار ج۴۳ ص۹

شهید گمنام

ای کاش می شد تو را در مامن گمنامیت رها کنیم،اما اجر تو در کتمان و اجر ما در افشا کردن است..

رحمت الهی

امام على علیه السلام :hibiscus:

لَو یَعلَمُ المُصَلّى ما یَغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ؛

اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول

رحمت الهى است:star2: هرگز سر خود را از

سجده بر نخواهد داشت🕋.

:books:تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 175 ، ح 3347
🏴

منطقه روشنایی

جناب رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: خداوند وقتی نماز را واجب کرد، دید که بندگانش آلوده اند لذا دستور داد که بندگان قبل از ورود به نماز، اول روشن گردند و سپس وارد منطقه روشنایی « صلوة » شوند. زیرا بنده آلوده حقِ مشرف شدن به زیارت نماز را ندارد. چون نماز پاک است و حقیقت آن تماماً طهارت است کسی که وضو ندارد وجودش تاریک است و کسی که تاریک باشد حق ملاقات با نماز را که نور است نخواهد داشت.
پیامبر فرمود: "خداوند وضو را واجب نمود زیرا که نخواست بندگانش با دنیایی که بدان آلوده اند وارد در نماز شوند؛ زیرا بنده به دنیا آلوده است و شبانه روز در این آلودگی به سر می برد. " :blue_book: نتیجه اینکه انسان با وضو گرفتن خود را آماده می سازد برای ورود در منطقه نورانی دیگری به نام نماز:heavy_minus_sign:

اقتدا به حضرت زهرا (س)

همه باید به حضرت فاطمه(س) اقتدا کنیم

همه باید به او اقتدا کنید و کنیم و همه باید دستورمان را از اسلام به وسیله او و فرزندان او بگیریم و همان طوری که او بوده است، باشید و در علم و تقوا کوشش کنید که علم به هیچ کس انحصار ندارد، علم مال همه است، تقوا مال همه است و کوشش برای رسیدن به علم و تقوا وظیفه همه ماست و همه شماست.

:books:صحیفه نور ، جلد ۱۹ ، صفحه ۱۲۰

رودلف ژایگر

:books:رودلف ژایگر، نویسنده‌ی مسیحی آلمانی، در کتاب «علی (ع) خداوند علم شمشیر» آورده است:

:tulip::sparkles:بعد از فتح ایران توسط خلیفه‌ی دوم، تعدادی اسیر و زن و کودک از ایران به مدینه توسط عمر آورده شدند. حضرت علی (ع) با هزینه‌ی خود در مدینه خانه‌ای برای آن اطفال اجاره کردند و مانع از به بردگی گرفتن و فروختن اطفال شدند.

:tulip::sparkles:امام حسین (ع)، رابط بین حضرت علی (ع) و اطفال آن خانه بودند. چون امام حسین (ع) مانند حضرت علی (ع) به زبان فارسی آشنا بودند، بانو شهربانو نیازهای خانه خود را به حسین (ع) می‌گفت و آن حضرت به پدر بزرگوارشان منتقل می‌کردند.

:tulip::sparkles:روزی به امام حسین (ع) گفتند که مقداری گلیم لازم دارند چون برخی کودکان شب‌ها بر روی خاک می‌خوابند و اذیت می‌شوند. وقتی امام حسین (ع) موضوع را به حضرت علی (ع) فرمودند، حضرت علی (ع) در کنج خانه گلیمی داشتند که دست‌بافتِ حضرت زهرا (س) بود؛

:tulip::sparkles:آن را جمع کرده و شبانه به خانه اطفال بی‌پناه حرکت کردند. گلیم را بر دوش مبارک انداختند و وقتی می‌خواستند از خانه بیرون بروند، چشمان امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، زینب (س) و کلثوم (س) اشک‌بار شد.

:tulip::sparkles:حضرت توقفی کرده و از امام حسن (ع) سوال کردند که آیا علتی برای ناراحتی‌شان ایجاد شده است؟ فرزندان زهرا (س) فرمودند: «ای پدر، بعد از فوت مادرمان در خانه تنها یادگاری مادرمان همین گلیمی است که به دستان مبارک خود بافته‌اند. دوست داشتیم اگر صلاح باشد، یادگاری مادرمان را می‌گذاشتی و گلیم دیگری می‌بردی.

:tulip::sparkles:حضرت با گلیمی که بر دوش مبارک‌شان بود٬ بر زمین نشستند و در حالی‌که از سیمای مبارک‌شان٬ دانه‌های مرواریدِ اشک، بر محاسنِ سفید شده‌ از دردِ دوریِ زهرا (س) جاری شده بود، دستان را مبارک باز کردند و فرزندان نبی مکرم اسلام (ص) را بر آغوش خود کشیدند و فرمودند:

:tulip::sparkles:«ای دلبندان من! به خدا قسم شما مادرتان زهرا (س) را هرگز نشناختید ، سخاوت پدرتان در برابر سخاوت مادرتان زهرا (س) بسیار ناچیز است که به ذات خدا سوگند اگر مادرتان زنده بود و حال آن اطفال را می‌دیدند، نه‌تنها این گلیم بلکه هر چه در خانه داشتند به آنان اطفال بی‌پناه می‌بخشیدند.»❣

تفکر و عقیده

تفکر یکی از استعدادهای انسانی است که باید آزاد باشد تا بتواند شکوفا شود و موجب رشد و تکامل انسان گردد. اما عقیده ناشی از علت یا علل روانی، اجتماعی، خانوادگی و... است و ریشه در وجدان و باطن آدمی ندارد.