- ۰ نظر
- ۱۹ آبان ۹۶ ، ۰۶:۴۲
پیوندهای امت اسلامی
🔸 اگر بخواهد یک جامعهای و یک امتی، که ولایت قرآنی را بهاینمعنا داشته باشد، یعنی بخواهد تمام نیروهای داخلیاش در یک جهت، بهسوی یک هدف، در یک خط به راه بیفتد و بخواهد تمام نیروهای داخلیاش علیه قدرتهای ضد اسلامی در خارج بسیج بشود، احتیاج دارد به یک نقطۀ #قدرت_متمرکز در متن جامعۀ اسلام، به یک نقطهای احتیاج دارد که تمام نیروهای داخلی به آن نقطه بپیوندد، همه از آنجا الهام بگیرند و همه از او حرف بشنوند و حرف گوش کنند، و او تمام جوانب مصالح و مفاسد را بداند تا بتواند مثل یک دیدهبانِ نیرومند قویدستی و قویچشمی، هرکسی را در جبهۀ جنگ، به کار مخصوص خودش بگمارد. لازم است یک رهبری، یک فرماندهی، یک قدرت متمرکزی در جامعۀ اسلامی وجود داشته باشد که این قدرت بداند از شما چه برمیآید، از من چه برمیآید، از انسانهای دیگر چه برمیآید، تا به هرکسی آن کاری را که برای او لازم است، بگوید عمل بکن.
🔸 .. البته شرایطى هم دارد. باید خیلى آگاه باشد، باید خیلى بداند، باید خیلى باتصمیم باشد، باید چشمش داراى یک دید دیگرى باشد، بایستى از هیچ چیزى در راه خدا نهراسد، بایستى وقتى لازم شد خودش را هم فدا کند؛ ما اسم یکچنین موجودى را چه مىگذاریم؟ #امام .
امام یعنى آن حاکم و پیشوایى که ازطرف پروردگار در جامعه معین مىشود. اینیکه مىگویم ازطرف خدا یعنى چه؟ یعنى یا خدا به نام و نشان معین مىکند، مثل اینکه امیرالمؤمنین را، امام حسن را، امام حسین را، بقیۀ ائمه را معین کرده؛ خود پیغمبر هم یک امام است؛ خود پیغمبر هم یک امام است؛ «اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماماً»، خداى متعال به ابراهیم مىگوید، من تو را امام قرار دادم. امام یعنى آن پیشوا و حاکم و رهبر در یک جامعه.
یکوقت این امام را خدا با نام و نشان معین مىکند، مىگوید بعد از پیغمبر باید علىبنابیطالب علیهالسلام مثلاً باشد. یکوقت امام را خداى متعال به نام معین نمىکند، به نشان معین مىکند. مثل چه؟ مثل فرمایش امام علیهالسلام، «فَاَمّا مَن کانَ مِنَ الفُقَهاءِ صائِناً لِنَفسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً عَلَى هَواهُ مُطیعاً لِاَمرِ مَولاهُ فَلِلعَوامِّ اَن یُقَلِّدوهُ»؛ امام معین کرد دیگر، اینهم امام است. آن فقیهى که جانشین امامِ منصوص است، خود امامىست، منتها امامىست که با نام معین نشده، با نشان معین شده، هرکسىکه این نشان بر او تطبیق کرد، او مىشود امام.
ولایت
🔸 پیغمبر وقتیکه میآید، برای اینکه بتواند جامعۀ مورد نظر را که همان #کارخانۀ_انسانسازیست، تشکیل بدهد؛ برای این کار احتیاج دارد به یک #جمع_بههمپیوستۀ_متحد، دارای ایمانِ راسخ، از اعماق قلب مؤمن و معتقدِ به این مکتب، با گامِ استوار، پویا و جویای آن هدف. یکچنین جمعی را پیغمبر اول کار لازم دارد. لذا پیغمبر بنا میکند این جمع را فراهم آوردن و درست کردن. با آیات قرآن، با مواعظ حسنه، «اُدعُ اِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَة»
🔸 ..اینها در میان چه جامعهای دارند زندگی میکنند؟ در میان جامعۀ جاهلی. مثلاً مسلمانان صدر اسلام در میان جامعۀ جاهلی مکه، اینها آنجا دارند زندگی میکنند. اگر بخواهند این جریان باریک، که به نام اسلام و مسلمین بهوجود آمده، در میان آن جامعۀ جاهلی پُرتعارض و پُرزحمت باقی بماند، اگر بخواهد همین جمعیت و همین صف و همین جبهه نابود نشود، از بین نرود، هضم نشود، حل نشود، بایستی این عده مسلمان را #مثل_پولاد_آبدیده_به_همدیگر_بتابند. این مسلمانها را باید آنچنان بههم متصل و مرتبط کنند که هیچ عاملی نتواند اینها را از یکدیگر جدا کند.
🔸 ..این پیوستگیِ مسلمانان جبهۀ آغازِ دین، که به همدیگر جوشیدند، به همدیگر گره خوردند، از هم جداییپذیر نیستند، با دیگر جبههها بهکلی منقطعند، با خودشان هرچه بیشتر چنگدرچنگ و دستدردستند، آیا در قرآن و حدیث نامی دارد یا نه؟ بله؛ این نام، #ولایت است ،ولایت
تعهد ایمان به نبوت
آیا اینکه من در تشهد نمازم مىگویم «اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسولُ الله»، در مأذنۀ شهر و ولایتم بهعنوان یک شعار عمومى، بهعنوان نمایشگر سیماى کلى این جامعه، گفته مىشود «اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسولُ الله»، این شهادت به نبوت، این ایمان به نبوت و اعلام این ایمان، #تعهدى بر دوش من مُتشهِّد، بر دوش آن جامعهاى که این تشهد بهعنوان شعار او گفته مىشود، مىگذارد یا نمىگذارد؟ سؤال این است.
جواب این است که بلى، مىگذارد. چه تعهدى بر دوش پیرو پیغمبر و پذیرندۀ دعوت مىگذارد؟ در یک کلمه، این تعهد را من خلاصه مىکنم؛ تعهدى که، مسئولیتى که انسانِ معتقد به نبوت نبى، بر دوش مىگیرد، عبارت است از #دنبالهگیرى_از_راه_نبى و قبول مسئولیتِ به منزل رساندن بار نبى. خیلى آسان ادا مىشود این کلمات، اما خیلى مسئولیتش سنگین است؛ و اساساً امت نبى و شاهد نبوت بودن هم همین است.
چرا در آن روز پیغمبر خدا آنجور پیشرفت کرد و چرا در زمان امیرالمؤمنین کارها آنجور متوقف ماند؟ چرا؟ امیرالمؤمنین دارد بیان مىکند سِرّش را. مىگوید چون آن روز ما صبر کردیم در میدانهاى جنگ، آن روز بر سوزش درد صبر کردیم، آن روز حاضر شدیم از توى رختخواب بیاییم توى میدان، آن روز حاضر شدیم از منافع مادى و کسب و کارمان بگذریم براى خدا، اما امروز شما حاضر نیستید. آن روز پیش رفتیم، امروز عقب مىمانیم. یک مسئلۀ خیلى ساده و روشن؛ دو دوتا، چهارتا. این تحلیل اجتماعى امیرالمؤمنین است.
بارى، خلاصۀ مطلب این مىشود که پیغمبران الهى، علاوهبرآنکه در سلسلۀ نبوتها کارشان توأم با پیروزىست، در پایان کار، فتح و فرجام ابدى و نهایى با آنهاست؛ در همین دنیا هم پیغمبران، فتح و پیروزى و دست یافتن بر خواستههاى خود و خواستههاى مکتبشان برایشان مسلّم است، اما بهشرط اینکه پیروانشان، همراهانشان، #ایمان بیاورند، ایمان واقعى به خرج بدهند، کمک بکنند و در میدانهاى مبارزه و جهاد #صبر کنند؛ بهشرط ایمان و صبر، این حاصل کلام است.
انبیا همهجا امکان موفقیت داشتهاند، پیروان انبیا هم همهجا امکان موفقیت دارند، مسلّم هم موفق خواهند شد؛ اما به #دو_شرط، دو تا شرط دارد، ـ اینجاست که گفتم ارادۀ انسان دخیل است در ساختن آینده تاریخ ـ این دو شرط اگر وجود داشته باشد، همۀ نهضتهایی که بر اساس دین، بر اساس فکر قرآنی و اسلامی، در طول تاریخ انجام گرفته و انجام خواهد گرفت، تا ابد موفق خواهند شد و پیروز خواهند شد؛ احتیاج به معجزه هم نیست. لازم نیست تا معجزهای حتماً انجام بگیرد تا طرفداران دین موفق و پیروز بشوند، نه؛ بدون اینکه دستی هم از غیب بیاید، اگر این دو شرط وجود داشته باشد، اسلام و قرآن و دین و افکار قرآنی، امکان اصلی موفقیت را خواهند داشت؛ آن دو شرط چه هستند؟
یکی از آن دو شرط #ایمان است، اعتقادی از روی آگاهی است، باوری است همراه با تعهدپذیری، قبولی همراه با تلاش و حرکت؛ این شرط اول. شرط دوم #صبر ، صبر یعنی چه؟ یعنی مقاومت، از میدان در نرفتن، کار را در لحظۀ حساس و خطرناک رها نکردن.
باوجود اینکه انبیا با سلطان مبین، با حجت آشکار آمدند، همهجا نور با خود همراه داشتند، همهجا انسانها را روشن کردند، هیچوقت مغلقگویى نکردند، هیچوقت اصطلاحات فیلسوفمآبانه به مردم تحویل ندادند، فلسفهبافى نکردند براى مردم، صاف و راست و صریح حرف زدند با مردم؛ باوجود این، مردم باید خیلى زود قبول مىکردند، مردم باید خیلى زود صحت و اِتقان سخن پیغمبران خدا را درک مىکردند. علت چیست که اینقدر عناد و تعصب و لجاجت به خرج داده مىشد، و دعوت انبیا بهزودى و آسانى پذیرفته نمىشد؟ چرا؟ همین کَهَنِه و احبار و رهبان و همان طبقهاى که قرآن از آنها به نام احبار و رهبان یاد مىکند، اینها مانع مىشدند. مردم را مىخواندند به پایبندىِ هرچه بیشتر به سنتهاى فکرى غلط و پندارهاى خرافى موروثى.
📌نشریه «فارن افرز»: چین به دنبال راهی برای وارد کردن ایران به نظام بینالمللی است.
🔹تحولات حاکم بر روابط بینالملل از این امر حکایت دارد که همزمان با تلاش دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا روی استراتژی جدیدی برای مهار ایران، چین به دنبال راهی است تا ایران را به نظام بینالمللی وارد کند.
🔹بنا بر گزارش «فارن افرز»، «پس از برگزاری کنگره حزب حاکم چین که تصدی «شی جین پینگ» رئیسجمهوری این کشور بر مسند قدرت، این تلاشها احتمالا در جهت تکمیل طرح سیاست خارجی بلندپروازانه وی موسوم به طرح «یک کمربند، یک جاده» که تهران یکی از ذینفعان اصلی آن خواهد بود، پیش خواهد رفت.»
🔹بر اساس این گزارش، «پکن اعلام کرده که این طرح برای ایجاد زیرساخت لازم در جهت ترویج تجارت ضروری است، اما همزمان تأکید کرده که این طرح هدف والاتری را دنبال میکند و آن را وسیلهای برای ایجاد اعتماد سیاسی در میان کشورهای مشارکتکننده خوانده است.
🔹در ادامه این گزارش آمده است: «طرح «یک کمربند، یک جاده» به عنوان پروژهای در نظر گرفته میشود که ایران را یک شریک ضروری نه تنها برای چین، بلکه برای هند، روسیه و کشورهای آسیای میانه معرفی خواهد کرد».
______________________
ج
پروردگارا
تنها ڪوچـہ اے
ڪـہ بن بست نیست
ڪوچـہ یادتوست!
✨✨✨
خالصانـہ میخواهم از تو
ڪـہ دوستان خوبم
و هیچ انسانے
در ڪوچـہ پس ڪوچـہ هاے
زندگے اسیر و گرفتار
هیچ بن بستے نگردد!
✨✨