بهترین دوست

مذهبی ، سیاسی ، علمی ، فرهنگی

بهترین دوست

مذهبی ، سیاسی ، علمی ، فرهنگی

۱۰۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

پرسیدند اگر نامحرم صدای نوحه‌خوانی یا گریه یا ناله‌زدن زنان را بشنود اشکال دارد؟ 
اگر موجب جلب توجه نامحرم باشد یا مفسده‌ای بر آن مترتب باشد اشکال دارد. اما اگر در آن حد نباشد، به نظر حضرت آقا حرام نیست ، اما شایسته هم نیست که صدای گریه و ناله و ضجه و عزاداری خانم‌ها را مردان نامحرم بشنوند.

پرسیدند حکم گِل مال کردن خود به عنوان عزادار جایز است؟ 
بعضی جاها روز عاشورا گلی بر سر یا بدن می‌مالند یا کاه بر سر می‌ریزند که نشان دهند عزادار هستند. اما اگر به حدی برسد که سخیف باشد یا زشت باشد و طرف انگشت نما شود یا اینکه دشمنان از همین اعمال علیه مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام و پیروان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام سواستفاده کنند، موجب وهن باشد بله حرام است. بنابراین اگر در حد ساده‌ای باشد که به آن مراتب نرسد و طرف صرفا خود را عزادار نشان دهد این اشکالی ندارد. اما اگر در حدی باشد که طرف یا انگشت نما می‌شود و زشت و سبک است یا موجب وهن باشد، این جایز نیست.

پرسیدند اگر منبری خلاف وحدت شیعه و تسنن صحبت کند، ما در آن مجلس چه وظیفه‌ای داریم؟ 
بارها این توصیه رهبر معظم انقلاب اسلامی را و در گذشته امام راحل را شنیده‌اید و یاد دارید که چقدر تاکید داشتند بر وحدت مسلمین. چون امروزه ما دشمنان مشترکی داریم: استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌المللی؛ که آنها نه به فکر شیعه هستند نه سنی؛ با دیانت شما مخالف هستند. بنابراین توصیه موکد شده است و از نظر حکم شرعی هم به نظر حضرت آقا چه در سخنرانی‌ها و چه در مداحی‌ها و چه در کارهای دیگر اعمالی که امروزه موجب تفرقه بین مسلمان‌ها شود و این وحدتی که مورد نیاز مسلمین است برهم زده شود و دشمن از آن سواستفاده کند، جایز نیست و حرام است و باید از آن پرهیز شود.

آیا گرفتن پول برای روضه‌خوانی اشکال دارد؟ 
هر چند تعیین نرخ برای این کارها مناسب نیست، شایسته نیست. اما حالا بنده خدا منبری رفته مثلا یا مداحی داشته، مزدی میدهند ،وجهی می‌دهند پاکتی می‌دهند، گرفتن آنها اشکالی ندارد و پیشتر هم ما گفتیم که به هر حال مجالسی که برای عزای معصومین علیهم‌السلام و اباعبدالله حسین علیه‌السلام برپا می‌شود چه سخنران و چه روضه‌خوان یا به اصطلاح مداح، غرض اصلی‌اش این چیزها  نباشد تا آن اجر و ثواب عزاداری اباعبدالله علیه‌السلام - که به تعبیر حضرت آقا و امام راحل از افضل قربات است و آدم‌ساز است - ان‌شاالله محفوظ بماند و بهره مند باشند.

یک مداح باید چگونه باشد و چگونه رفتار کند؟ 
خب ظاهرا از اوصاف نفسانی او نمی‌پرسند و از سایر اعمال عبادی او هم سوال نشده است. از سوال فهمیده می‌شود در خصوص کار مداحی است. در خصوص یکی از سوال‌ها ما اشاره کردیم آنچه که در منبرها گفته می‌شود به عنوان موعظه مردم یا نقل تاریخ عاشورا و امثال اینها یا ذکر مصیبت. اولا باید دروغ نباشد، ثانیا غلو نسبت به معصومین علیهم‌السلام نباشد، یعنی زیاده از حد. مقام آنها خیلی بالاست اما به هر حال در مقام عصمت و امامت، یا پیامبر صلی‌الله‌علیه‌آله‌وسلم، در مقام نبوت هستند، دیگر بالاتر از آن نیست، دیگر خودشان نهی فرمودند که نسبت به ما غلو نداشته باشید، زیاده‌روی نداشته باشید. همچنین مطالب خلاف و حرام که خدای ناکرده مثل غیبت دیگران، تنقیص مومن، تحقیر مومن، و مطالبی که در شان معصومین علیهم‌السلام نیست، مطالبی که در شان مومنین نیست چنین مطالبی را نباید بگویند. الفاظ زشت و رکیک اینها را نباید بگویند در مداحی‌ها و در مطالبی که ارائه می‌شود. و همچنین از آن طرف ممکن است در مداحی‌ها مطالب بدی نباشد، اما به گونه‌ای ارائه شود که دشمنان از آن سواستفاده ‌کنند علیه مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام یا پیروان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام، آن هم باید مراعات شود. ضمن اینکه آن مداح باید کارش خالصا و لله باشد، یعنی برای خدا باشد به دور از ریا و خودنمایی. حالا ممکن است مزدی هم بدهند مزدی هم بگیرد، اما برای مزد نباشد. به هر حال برای اینکه اجر و ثواب عزاداری را ببرند. همچنین مداحی آموزنده باشد. من یاد دارم در جایی حضور داشتم که حضرت آقا به دو نفر از مداحان معروف کشور که در دو جلسه جداگانه هم بودند بعد از مراسمی که داشتند در حضور آقا و مجلس عزایی که آقا برپا می‌کنند، بعد از اینکه خدمت آقا رسیدند من از نزدیک می‌شنیدم که حضرت آقا فرمودند این مداحی شما باید منبر آموزنده باشد. بعد توصیه کردند قصیده‌هایی را بگردید پیدا کنید و یادم هست از دیوان صائب هم نام بردند که فرمودند در دیوان صائب هست از این قصیده‌های پرمغز و پرمحتوا می‌توانید استفاده کنید و مداحی شما باید یک منبر آموزنده باشد که مخاطبان شما مطلب یاد بگیرند و بر معرفت‌شان افزوده شود. مطالب تاریخی مربوط به ائمه اطهار علیهم‌السلام، مصائبی که بر آنها وارد شده است، جنایاتی که دشمنان آنها مرتکب شده‌اند، اینها در مداحی باشد ان‌شاالله.

با سلام ضمن تشکر از این اقدام خوب و به موقع. سوال من این است ، چهل روز روضه نذر کرده‌ام اما شرایط خانه‌ام طوری نیست که همه چهل روز را روضه‌خوانی داشته باشم. چکار کنم؟ 
در احکام نذر آمده است که اگر نذر با شرایط شرعی باشد عمل به آن الزام آور و واجب است و در صورتی که شخص دیگر توانایی عمل به نذر را نداشته باشد و نتواند عمل کند، وجوبش ساقط است. بنابراین اگر توانایی عمل به نذر را ندارید و نذرتان هم مقید بوده که در خانه باشد و الان هم در خانه نمی‌توانید به آن عمل کنید دیگر واجب نیست. اما اگر نذر، مطلق بوده و قبلا در خانه این مراسم را برگزار می‌کردید و الان اگر جای دیگر بتوانید مراسم را برپا کنید عمل به نذر واجب است. بنابراین خلاصه پاسخ سوال این شد که اگر کسی نذری کرده که با شرایط صحیح بوده و بر او واجب شده و الان دیگر توانایی عمل به آن نذر را ندارد یا از نظر مالی یا از نظر توانایی بدنی یا از جهات دیگر، الان عمل به نذر ساقط است و دیگر واجب نیست.
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif آیا تغییر نذر از محلی به محل دیگر یا از نوعی به نوع دیگر به ضرورت آیا جایز است؟ مثلا نذر داشته به عزاداران شربت بدهد و حالا چون هوا سرد شده حالا شیر گرم بدهد. 
اگر نذر با شرایط شرعی باشد که از جمله آنها خواندن صیغه نذر است که در نذر حتما باید صیغه خوانده شود، این جمله باید گفته شود یا به صورت عربی که "للّه علیّ" که چنین کاری انجام دهم، یا به زبان فارسی مثلا گفته شود "برای خداست به عهده من" که چنین کاری را انجام دهم - حالا ممکن است شرطی هم داشته باشد که اگر بیمارم خوب شد، صاحب خانه شدم اگر مثلا در فلان آزمون موفق شدن و امثال اینها – که اگر شرط محقق شده عمل به نذر واجب می‌شود. اگر نذر واجب شد دیگر تغییر در آن ممکن نیست. اگر عمل به آن نذر موضوع دیگر ندارد، یعنی مثلا نذر کرده بوده شربت بدهد دیگر هوا سرد است و عمل به آن نذر واجب نیست. اما آیا اگر به جایش به مردم و عزاداران شیر گرم دهد اشکال دارد؟ نه اشکال ندارد. ثواب آن را هم میبرد اما از نظر حکم شرعی که آیا واجب است یا نه؟ نظر حضرت آقا این است که اگر به هر حال موضوع منتفی شد و نمی‌شود به آن عمل کرد و در حقیقت در مورد خودش خرج نمی‌شود، عمل به آن واجب نیست. حالا اگر دلش بخواهد ثوابی ببرد اشکالی ندارد، مثلا به جای شربت شیر گرم به عزاداران بدهد.

 آیا می‌شود اضافه خرج ایام فاطمیه را در محرم خرج کرد؟ 
آنچه را که مردم  برای ایام فاطمیه به دست اندرکاران هیئت داده اند ، در محرم نمی‌توان خرج کرد. ولی اگر داده باشند برای عزاداری به طور مطلق، یعنی معلوم باشد برای عزاداری داده اند چه ایام فاطمیه چه ایام محرم، اشکالی ندارد. یا اینکه افرادی که دریافت کرده اند این مبالغ را و اجازه گرفته اند یا وکالت تام گرفته اند برای مخارج عمومی عزاداری در ایام مختلف، آن هم اشکالی ندارد. اما اگر مشخص نباشد یعنی اجازه نگرفته باشند یا مردم داده اند برای عزاداری ایام فاطمیه، نمی‌شود در ایام محرم خرج کرد و عکس مطلب هم همین است.

پدرم مبلغی را به عنوان رد مظالم وصیت نموده. نظر مقام معظم رهبری در مورد اینکه این مبلغ صرف امور فرهنگی هیئت‌ها و عزاداری امام حسین علیه‌السلام و اطعام قرار گیرد چیست؟ 
مظالم عباد که اصطلاحا می‌گویند رد مظالم مصرفش فقرا هستند و بنابر احتیاط باید با اجازه باشد، یعنی با دفتر حضرت آقا تماس بگیرند بعد به مصرف فقرا برسانند. نگاه کنید بودجه‌ها در بیت‌المال مصارفش مشخص است. مثلا زکات مصارف خاص خودش را دارد خمس مصارف خاص خودش را دارد کفارات مصارفش فقرا هستند و مظالم عباد همچنین. اینها مشخص شده باید نظام‌مند و هدفمند باشد و در جای خودش مصرف شود. مصرف مظالم عباد، فقرا هستند باید هم با اجازه باشد؛ بنابراین نه در عزاداری نه در امور فرهنگی عزاداری ، مظالم عباد را نمی‌شود خرج کرد. در امور اطعام، اگر اجازه گرفته باشید اولا که موافق احتیاط است، ثانیا کسانی که اطعام می‌کنید فقیر باشند اشکالی ندارد. اما اگر عموم عزاداران فقیر نباشند، نمی‌توانید به عنوان مظالم عباد بپردازید؛ حالا طرف وصیت کرده باشد یا خودتان می‌خواهید بپردازید یا در اختیار شما قرار دادند مظالم عباد را به اینگونه مصارف نمی‌شود رساند و خرج کرد. بلکه باید به فقرا داده شود.

آیا پوشیدن لباس مشکی در ایام عزای سید و سالار شهیدان اباعبدالله حسین علیه‌السلام کراهت ندارد؟ با توجه به حکم کلی که پوشیدن لباس سیاه کراهت دارد و در نماز نیز مکروه است. و اگر کسی نذر کرده باشد آیا نذر او صحیح است؟ 
ما یک حکم کلی داریم در خصوص پوشیدن لباس تیره مشکی که کراهت دارد و نماز خواندن با آن هم ثواب نماز را کم می‌کند؛ این فتوای حضرت آقا هم هست. اما تبصره هم دارد نسبت به عبا، عمامه و کفش استثنا شده و اگر مشکی باشد کراهت ندارد. و همچنین یک حکم کلی نسبت به عزادار داریم که صاحب عزا خوب است به گونه‌ای باشد که معلوم باشد عزادار است و این لباس مشکی پوشیدن عزادار هنگام سوگواری امام حسین علیه‌السلام و ائمه بزرگوار، امروزه نشانه این است که طرف می‌خواهد نشان دهد من عزادار هستم. بنابراین حکم کراهت را ندارد. بنابراین اگر کسی نذر کرده باشد با شرایط نذر شرعی، طبق نذرش هم اگر بتواند باید عمل کند.
اما توجه داشته باشید به هر حال عزادار بودن شیوه‌های مختلفی دارد. حالا ممکن است با پوشیدن لباس مشکی باشد یا با پرهیز از افعال و کارهای شاد یا با گریه کردن و گریستن و شیوه‌های مختلف دیگر. به هر حال ما امیدوار هستیم بتوانیم این حالت عزاداری را در این ایام سوگواری مراعات کنیم.

اکثر هیئت‌های محلی که به مدت ده روز برگزار می‌شود، جهت چراغانی جلوی تکیه یا هیئت از برق اصلی شهر انشعاب گرفته و استفاده می‌کنند. حکم شرعی چیست؟ 
اگر با مجوز قانونی باشد اشکال ندارد؛ اما باید وجه برق را بپردازند. اما اگر بدون مجوز باشد، اصل کار خلاف است و موجب ضمان هم هست یعنی هزینه برق مصرفی را باید بپردازند. عزادار سید و سالار شهیدان به هر حال قانون نظام اسلامی را رعایت می‌کند و نسبت به این حقوق عمومی و بیت‌المال هم مواظبت دارد.

منظور مقام معظم رهبری در خصوص عدم شرکت زنان در دسته‌جات عزاداری چیست؟ لطفا نظر مبارک ایشان را تبیین فرمایید. چرا که در ایام شهادت ائمه بسیاری از هیئات مذهبی اقدام به راه‌اندازی دسته‌جات مذهبی می‌نمایند و زنان نیز پشت سر مردان حضور دارند. آیا این حضور زنان در پشت سر مردان در دسته‌جات اشکال دارد؟ 
اولا اگر مصداق اختلاط محرم و نامحرم باشد حرام است و حدودی برای این مسئله مشخص شده است و همین جا توصیه میکنیم در هیئت‌ها و در مجالس عزا، همه جا باید این رعایت شود و خانم‌ها حجاب‌شان را مراعات کنند و همه نگاه‌شان را نگه دارند؛ نگاه به نامحرم. اما در خصوص اینکه خانم‌ها هم دنبال دسته عزا راه بیافتند و دسته عزاداری راه بیاندازند گفتند این شایسته نیست که خانم‌ها دسته عزاداری داشته باشند؛ حتی دنبال دسته‌های عزاداری راه بیافتند. شیوه عزاداری از قدیم‌الایام مرسوم بوده و خانم‌ها هم در مجلس عزا شرکت می‌کردند با مراعات حدود شرعی و حجاب و عفاف.

پرسیدند آیا انسان می‌تواند در هنگام سخن گفتن و توسل کردن به ائمه دستان خود را مانند دعا به سمت آسمان بگیرد؟ 
همه می‌دانند که ما دعا را از خدا می‌خواهیم؛ یعنی درخواست حاجت از خداوند است و ائمه اطهار علیهم‌السلام را واسطه فیض الهی می‌دانیم و به آنها توسل می‌جوییم به عنوان حجج واولیای الهی که در پیشگاه خداوند قرب و منزلتی دارند آنها را واسطه قرار می‌دهیم. وابتغوا الیه الوسیله؛ این دستور قرآن است. بنابراین توسل به آنها به عنوان وسیله و شفیع و کسی است که در پیشگاه خداوند قرب و منزلتی دارد و اصل حاجت را از خداوند می‌خواهیم. بنابراین اگر دست به دعا برداشتند و خدا را قسم دادند - مثلا به امام حسین علیه‌السلام، به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌آله‌وسلم اعظم و سایر اولیای الهی - دعایی داشتند و حاجتی خواستند، این اشکالی ندارد. همه می‌دانند که ما اعتقادمان بر این است که شخص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌آله‌وسلم و ائمه اطهار علیهم‌السلام، عباد الهی هستند، بندگان واقعی خدا هستند. ما در تشهد می‌خوانیم اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له، اول شهادت به وحدانیت خداوند، بعد از آن می‌خوانیم و اشهد ان محمد عبده و رسوله؛ یعنی حتی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌آله‌وسلم را به عنوان عبد و بنده خدا و فرستاده خدا می‌دانیم. همه مراجع معظم تقلید و حضرت آقا فتوای‌شان بر این است که اگر کسی به حرم مشرف شد و برای صاحب حرم، حتی امام، سجده کند آن سجده حرام است؛ سجده فقط برای خداست. سجده شکر به عنوان شکر الهی جهت زیارتی که نصیبش شده این اشکالی ندارد، اما سجده برای امام نیست اگر ضریح بوسیده می‌شود اگر در و دیوار بوسیده می‌شود به خاطر شدت ارادت به صاحب آن خانه است، نه اینکه اینها علاقمند به آهن و فولاد و سنگ و آجر باشند، مثل بوسیدن پیراهن حضرت یوسف است که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌آله‌وسلم خدا حضرت یعقوب بوسید و بر چشم خود گذاشت.

در مواقعی ایام عزاداری با مناسبت‌های دیگر همچون شب یلدا و عید نوروز همزمان می‌شود. پذیرایی از مهمان‌ها با شیرینی و آجیل چه حکمی دارد؟ 
همه می‌دانیم که مومنان و ارادتمندان به اهل‌بیت علیهم‌السلام عصمت و طهارت مخصوصا اباعبدالله حسین علیه‌السلام در ایام عزای آن حضرت، یکسری کارهای شاد و شادی‌آفرین را کنار می‌گذارند. حتی لباس شاد نمی‌پوشند و مجلس شادی برگزار نمی‌کنند - حالا ممکن است عقدی خوانده شود به عنوان سنت پیغمبر و ازدواجی صورت بگیرد - اما مجلس شادی برپا نمی‌کنند چرا؟ به خاطر مراعات احترام حضرت اباعبدالله علیه‌السلام و همچنین ایام عزای ایشان. و لذا شایسته نیست که در مناسبت‌هایی مانند مناسبت ملی که با ایام عزای اباعبدالله حسین علیه‌السلام یا پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌آله‌وسلم یا ائمه دیگر تلاقی دارد و همزمان شده است، به شادی بپردازد. من یک توضیح مختصری خدمت شما عرض کنم: اگر ما خودمان را واقعا عزادار اباعبدالله حسین علیه‌السلام و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌آله‌وسلم می‌دانیم یا در عزای سایر ائمه خودمان را عزادار می‌دانیم، آیا شخص عزادار که عزیزی را از دست داده، پدری را از دست داده، فرزندی را از دست داده، مجلس شادی برگزار می‌کند؟ گاهی وقت‌ها اقوام، بستگان، آشنایان به خاطر مرگ یک نفر از خاندان، مدت‌ها دیگر مجلس شادی برپا نمی‌کنند. برای چی؟ برای اینکه خودشان را عزادار میدانند و لذا از نظر حکم فقهی نمی‌توانیم بگوییم حرام است، اما شایسته نیست. مگر اینکه در آن ایام اگر کسی مجلس شادی برپا کند یا در آن شب‌ها، به نحوی اهانت و توهین به صاحب آن ایام باشد، مثلا به پیامبراعظم صلی‌الله‌علیه‌آله‌وسلم یا سایر ائمه، به اباعبدالله علیه‌السلام؛ اگر توهین تلقی شود یا قصد خدای ناکرده توهین و جسارت داشته باشد این حرام است و باید پرهیز شود.

نظر حضرت آقا در مورد الفاظی که در عزاداری‌ها و نوحه‌ها استفاده میشود و در شان یک مسلمان و حتی انسان نیست و نسبت دادن یکسری الفاظ رکیک به خود چه حکمی دارد؟ 
کلا در عزاداری آن نزاکت و سنگینی و وزانت عزاداری باید حفظ شود. در پاسخ یکی از سوال‌ها ما اشاره کردیم که هم باید از مطالبی که حرام است - مثل کذب مثل غلو نسبت به ائمه اطهار علیهم‌السلام - پرهیز شود و هم باید از مطالبی که دون شان یک مسلمان است، پرهیز شود. اصلا اسلام پیروان خودش را وزین ، سنگین و باوقار می‌پسندد. شما نگاه کنید از جمله لباس‌های حرام، لباس شهرت است و لباس شهرت یعنی لباس سبک، لباسی که در شان یک مسلمان نیست، لباسی که از نظر رنگ، دوخت یا کیفیت پوشیدن یا حتی اندراس به گونه‌ای است که اگر طرف بپوشد در جامعه انگشت‌نما می‌شود، این در شان یک مسلمان نیست. لذا در تعابیری که خوانده می‌شود در نوحه‌ها ولو حالا در مقام اظهار ارادت به معصومین علیهم‌السلام یا به اباعبدالله علیه‌السلام باشد، اما در شان یک مومن نیست چنین الفاظی به کار ببرد، و در عزاداری از آن پرهیز شود.

لعن برخی از دشمنان اهل‌بیت علیهم‌السلام در مکان‌های عمومی یا خصوصی چه حکمی دارد؟ 
این هم از جمله سوال‌هایی است که بارها پاسخش را شاید همه شما از خود حضرت آقا شنیده باشید و همین اواخر بیشتر تاکید داشتند. به خاطر این فتنه‌هایی که در جهان اسلام پیش آمده است و برادر کشی و مسلمان کشی بین برخی از مسلمانان و ضرری که برای جهان اسلام دارد و سودش را استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌الملل می‌برد. بارها شنیده اید که ایشان فرموده‌اند به مقدسات سایر مذاهب توهین نکنید و توهین به مقدسات سایر مذاهب را حرام دانسته اند. به علاوه هر عملی که موجب تفرقه بین مسلمانان شود، ایشان آن را منع کرده اند و حرام دانسته اند. بنابراین مومنین از کارهایی که به هر حال سودی ندارد، بلکه ضرر دارد و موجب اختلاف بین مسلمان‌ها می‌شود و موجب برادرکشی بین مسلمانان می‌شود یا موجب وهن مذهب هست یا به نحوی توهین به مقدسات سایر مذاهب اسلامی است ان‌شاالله بپرهیزند که این عمل جایز نیست.
سوالی دومی که در اینجا مطرح شده این است که در این مجالس می‌شود شرکت کرد یا نه؟ یک وقت هست شما شرکت می‌کنید آن منبری را یا آن مداح را از این کار خودش باز می‌دارید - حالا با تذکر محترمانه که از این گفته‌های تفرقه‌انگیز بپرهیزد - این گاهی وقت‌ها لازم و واجب است. اما اگر شرکت شما این اثر را ندارد، بلکه مجلس چنین افرادی که تفرقه می‌اندازند تقویت می‌شود، بله گاهی وقت ها شرکت در چنین مجالسی جایز نیست و باید پرهیز شود.

راجع به قمه‌زنی نظر حضرت آقا را پرسیدند که به نظر ایشان چه حکمی دارد؟ آیا مقلدین سایر مراجع هم باید از این دستور تبعیت کنند؟ و نکته دوم اینکه آیا مخفیانه بودن یا مخفیانه نبودن آن با هم فرقی دارد؟ 
خب نظر آقا در مورد قمه‌زنی را شاید همه شنیده باشید که ایشان این کار را در وضعیت فعلی حرام می‌دانند. تعبیر ایشان این بود که نه سابقه‌ای دارد - این کار، حالا ممکن است یک سابقه‌ای داشته باشد اما در گذشته‌های دور یک چنین کارهایی مثل قمه‌زنی سابقه‌ای بین مومنین نداشته است - افزون بر اینکه امروزه از این عمل علیه مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام و علیه شیعیان سواستفاده می‌شود. شما اگر مراجعه کنید به برخی از سایت‌ها و کلمه شیعه را بزنید، همین تصویر قمه‌زنی دیده می‌شود. فلذا بله این کار به نظر حضرت آقا حرام است و باید از این کار پرهیز شود و فراتر از فتوا، ایشان تعبیرشان این بوده که این عزاداری نیست،بلکه تخریب عزاداری است.بنابراین همه مومنین و مقلدین سایر مراجع با کمال احترام به مراجع معظم تقلید، از این دستور باید تبعیت کنند و از اینگونه کارها در عزاداری که اینها عزاداری نیست، بلکه به ضرر مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام است پرهیز کنند. و فرقی هم بین قمه‌زنی مخفیانه یا علنی نگذاشتند؛ بنابراین حتی جداگانه هم سوال شده است در مورد اینکه مخفیانه بروند قمه بزنند، فرمودند نه این کار را هم نباید بکنند و منع کردند.

به تازگی یک مغازه‌ای باز کردم و از آنجایی که در ماه محرم تعداد مشتری‌ها در منطقه ما بیشتر می‌شود و با این شرایط من مقداری هم به بازار بدهکارم، می‌خواستم بدانم اگر تاسوعا و عاشورا مغازه را باز کنم و خرید و فروشی داشته باشم اشکال شرعی دارد؟ 
مومنین در ایام عزای معصومین علیهم‌السلام از یکسری کارها پرهیز می‌کنند: مثلا مجلس شادی ندارند اما اگر عقد خوانده شود اشکالی ندارد. معمولا کارها را تعطیل می‌کنند که در این مراسمی که جزء شعائر مذهبی شناخته می‌شود، شرکت کنند. اگر مغازه باز کردن شما در آن ایام توهینی باشد به عزاداران یا به عزاداری یا به اباعبدالله حسین علیه‌السلام، بله این اشکال دارد. اما اگر یک مغازه‌ای است که چند ساعتی باز می‌کنید که برخی از حوائج مومنین برآورده شود و بعد هم مغازه را می‌بندید و هیچ از آن برداشت نشود که بی‌‌احترامی و توهین به عزاداری و عزاداران یا خدای ناکرده به اباعبدالله حسین علیه‌السلام است، اشکالی ندارد. ولی به طور کلی عرض کردیم معمولا مومنین در یکسری ایام خاص مثل عاشورا، دست از یکسری کارهای دیگر می‌کشند و همگی در مراسم عزای سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله حسین علیه‌السلام شرکت میکنند.

آیا گفتن ذکر حسین علیه‌السلام در سینه‌زنی و به اصطلاح شور تند و پشت سر هم، بی احترامی است و اشکال شرعی دارد؟ آیا این مصداق غنای روضه‌خوانی است؟ 
ظاهرا مصداق غنا نباشد، اما باز یک توصیه‌ای رهبر انقلاب داشتند به برخی از مداحان که تکرار این الفاظ ثمره چندانی ندارد و عین عبارت این بود که فرمودند "این مداحی شما، نوحه‌خوانی شما باید حکم یک منبر آموزنده را داشته باشد". یعنی قصیده‌هایی را بخوانید ، مطالبی را داشته باشید که مردم بر معرفت‌شان نسبت به ائمه اطهار علیهم‌السلام و تاریخی که گذشته است، وقایعی که در عاشورا اتفاق افتاده است اطلاع بیشتری پیدا کنند؛ باید یک منبر آموزنده باشد. و می‌فرمودند که تکرار این الفاظ ثمره‌ای ندارد. البته نمی‌توانیم به طور کلی بگوییم حرام است؛ نه، حرام نیست و به عنوان یک فتوا نیست. به عنوان یک توصیه که به جای تکرار این الفاظ مطالبی گفته شود که برای مخاطبین ضمن اینکه عزاداری هست مفید هم باشد و بر معرفت آنها بیفزاید و چیز یاد بگیرند.

در برخی هیئت‌ها به علت استقبال پرشور جوانان و تراکم جمعیت و کمبود جا در حسینیه‌ها، خیابان‌های اطراف بسته شده یا تردد در آنها با مشکل مواجه می‌شود. آیا این کار اشکال دارد؟ یا اینکه صدای عزاداری خیلی بلند باشد، اگر موجب آزار و اذیت نشود چطور؟ و اگر اشکال دارد، آیا شرکت در این مجالس با علم به اینکه داخل حسینیه نمیتوان حضور پیدا کرد اشکال دارد؟ 
اولا بدانیم که عزاداری حضرت اباعبدالله حسین علیه‌السلام از افضل قربات است. تاثیر بسیار زیاد و آثار و برکات بسیار زیادی دارد و همچنان باید مراسم عزاداری اباعبدالله حسین علیه‌السلام زنده بماند و تاکید بر آن است. خود سیره مقام معظم رهبری هم بر این است که در برخی از ایام سال مجلس عزا برپا می‌کنند، ذکر مصیبت و نوحه‌خوانی انجام می‌شود در محضر ایشان. اما در برخی از ایام، بیرون آمدن هیئت‌های عزاداری و دسته‌ها جزء شعائر دینی است مثل تاسوعا و عاشورا. خب به طور طبیعی برخی از خیابان‌ها بسته می‌شود برخی از راه‌ها بسته می‌شود گرچه همان جاها هم اگر بشود مراعات کنند که بسته نشود بهتر است. اما مثل راهپیمایی روز قدس، راهپیمایی 22 بهمن، تاسوعا، عاشورا و امثال اینها طبیعی است ، اکثر مردم هم در این مراسم حضور دارند. اما در غیر این مواقع که شخصی در حسینیه‌ای یا در منزل خودش مجلس عزایی برپا کرده است ولو اینکه عزاداری سید و سالار شهیدان باشد، نباید خلاف مقررات نظام باشد یعنی بستن راه‌ها، به خاطر مجلس عزاداری شخصی - گرچه عرض کردم حساب تاسوعا و عاشورا جداست و اصلا خروج این هیئت‌ها و دسته‌ها جز شعائر دینی محسوب می‌شود و به طور طبیعی خیلی راه‌ها بسته می‌شود مردم هم مطلع هستندو قالب مردم هم در این مراسم شرکت دارند - اما در غیر این مواقع مومنین باید مراعات کنند، راه بر مردم بسته نشود و صدای بلندگوها آزاردهنده نباشد و مردم را اذیت نکند، همچنین صدای طبل و امثال اینها و کارهای دیگری که جانبی است - مثل ایستگاه‌های صلواتی که برپا می‌کنند- و خوب هم هست؛ ولی یک جایی باشد که هم راه مردم بسته نشود، ایجاد مزاحمت نشود و نظافت خیابان ها حفظ بماند. اما پرسیدند آیا شرکت در چنین مجلسی اشکال دارد؟ نه، شرکت در آن مجلس ولو جا هم نباشد اشکالی ندارد، ولی شما مزاحمت ایجاد نکنید و راه را نبندید.

آیا هروله کردن در عزاداری اشکال دارد؟ 
اگر موجب وهن مذهب نباشد، یعنی دیگران سواستفاده نکنند علیه مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام، اشکالی ندارد. ولی به طور کلی توصیه این است که از اینگونه اعمال در عزاداری ها پرهیز کنند.
در پاسخ سوال هایی که معمولا در مورد شیوه ی عزاداری و برخی از کارهایی که در عزاداری صورت میگیرد و اشکال شرعی هم ندارد مثل تعزیه‌خوانی و امثال اینها، وقتی سوال شده است، ضمن تایید آن عزاداری‌های متعارف و متعادلی که از دیرباز بین مومنین مرسوم بوده اضافه فرموده اند:"بهتر آن است که مجلس ذکر مصیبت برپا کنند".پس معلوم است که اینگونه کارهای متعارف مثل هیئت‌های عزاداری مثل سینه‌زنی و زنجیرزنی به طور متعارف اینها اشکالی ندارد و جزء شعائر دینی ما محسوب می‌شود. اما یک کارهایی که موجب وهن مذهب است در شان مومن نیست این کارها را انجام دهد و دشمنان علیه مکتب تشیع از آن سوءاستفاده می‌کنند ، آن کارها جایز نیست.

پرسیدند اگر شخصی در روضه‌ها به صورتش دست بزند تا جایی که صورتش زخم شود، حتی کبود شود، آیا این عمل مشکلی دارد؟ 
در پاسخ باید عرض کنیم در حد کبود شدن که حالا ممکن است با زنجیر زدن با سینه زدن بدن کبود شود، اگر ضرر معتنابهی برای بدن نداشته باشد به نظر حضرت آقا اشکالی ندارد. اما کارهایی فراتر از اینها که ممکن است دشمنان سوء استفاده کنند، مثل مجروح کردن خود یا بدن را زخم کردن و قمه زدن یا مثل عبور از روی آتش و امثال اینها که در بعضی جاها برخی از افراد انجام می‌دهند، چون به هر حال اینها اعمال مستندی نیست، در عزاداری‌ها نه وارد شده است، نه سیره بر این بوده است و امروزه هم دشمنان از اینگونه اعمال علیه مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام و پیروان اهل‌بیت علیهم‌السلام سوءاستفاده می‌کنند، اگر در آن حد باشد بله اشکال دارد. اما اگر در همین حد که متعارف است سینه میزنند زنجیر می‌زنند بدنشان ممکن است سرخ شود کبود شود، در حد متعارفش که ضرر معتنابهی برای بدن نداشته باشد، اشکالی ندارد.

پرسیدند نظر آقا در مورد برهنه شدن در عزاداری چیست؟ اگر فیلمبرداری نشود و زنان نیز نبینند چطور؟ آیا از نظر فقهی، ایشان حرام میدانند این کار را؟ 
در پاسخ به این سوال باید عرض کنیم حضرت آقا توصیه فرمودند به برخی از مداحان که در عزاداری‌ها برهنه نشوند. اما این به عنوان یک فتوای فقهی نیست که ما بگوییم حرام است. خب اگر نامحرمانی نیستند، اگر مسئله سویی بر آن مترتب نیست، دشمنان سواستفاده نمی‌کنند خب ممکن است بگوییم حرام هم نباشد؛ مثلا یک جمع محدودی هستند فیلمبرداری هم نمی‌کنند، فقط مردان هستند حالا پیراهن را از تن درآوردند و سینه می‌زنند؛ اما به طور کلی توصیه ایشان این هست - به عنوان یک توصیه - که در عزاداری‌های مردها برهنه نشوند. چرا؟ چون ممکن است هم در معرض دید نامحرمان باشند و هم دشمنان باز از این مسئله سواستفاده کنند برای تبلیغ علیه مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام

.با توجه به اطعام‌هایی که در ایام محرم داده می‌شود و انسان به حلال بودن آنها یقین ندارد، آیا خوردن آنها اشکال دارد؟ لطفا هم از نظر فقهی و هم از نظر اخلاقی پاسخ فرمایید. اگر نذری کسی که خمس نمی‌دهد را بخوریم چطور؟ 

در مواردی که انسان غذایی را که یقین ندارد به حرام بودنش، مثلا اطعام می‌کنند عزاداران را یا غذایی آماده کرده اند در این ایام و برای شما می‌آورند یا فردی نذری می‌دهد و شما یقین دارید که خمس نمی‌دهد، به نظر حضرت آقا خوردن آن غذا، چون یقین به حرام بودن یا مخلوط به حرام بودن آن ندارید، یعنی یقین ندارید این غذا حرام است، یقین ندارید که متعلق خمس است، خوردنش اشکال ندارد. اما از نظر اخلاقی - چون پرسیدند - بعضی‌ها می‌گویند اگر پول خمس در آن باشد ممکن است اثر وضعی داشته باشد. اگر بتوانید احتیاط کنید خوب است؛ به این معنا که اگر تبعات سویی ندارد نخورید، قبول نکنید، یا اینکه اگر مثلا متعلق خمس است - نه به این معنا که حتما متعلق خمس است یعنی شبهه دارید - خودتان خمسش را بپردازید یا اگر موردی هست که ممکن است از باب شبهه حرام شک داشته باشید، یعنی مثلا مال مردم باشد، به عنوان رد مظالم بپردازید؛ گرچه واجب نیست. در حکم اولی که گفتیم شما یقین ندارید غذا از حرام است یا مخلوط به حرام است، خوردنش اشکالی ندارد. بنابراین در مجالس عزا که شرکت می‌کنید و طعام برای شما می‌آورند و امثال اینها، خوردنش اشکال ندارد، از نظر فقهی حرام نیست. اما اگر کسی بخواهد - خلاصه به قول معروف جز اولیای الهی باشد - پرهیز بیشتری داشته باشد احتیاط خوب است.
یک عزاداری مورد رضایت اهل‌بیت علیهم‌السلام چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ 
در جواب باید عرض کنیم عزاداری دو حیث دارد: یک حیث محتوایی است و مطالبی که گفته می‌شود، یک حیث قالب و شیوه عزاداری است. از نظر محتوا آنچه که گفته می‌شود نباید مطالب حرام و خلاف شرع باشد، یعنی دروغ نباشد، غلو نباشد، موجب وهن مذهب نباشد، موجب تنقیص مقام اباعبدالله علیه‌السلام و معصومین علیهم‌السلام نباشد و همچنین موجب پایین آمدن مقام خود مومنین و عزاداران هم نباشد؛ یعنی از نظر محتوا مطالب مستند باشد، خلاف عقاید مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام نباشد، خلاف مرام اهل‌بیت علیهم‌السلام نباشد. نسبت به شیوه عزادارای اولا همراه با کار حرام نباشد مثل موسیقی حرام و امثال اینها، و موجب وهن مذهب هم نباشد، یعنی کاری نکنند که سوژه به دست دشمنان بیفتد و با این شیوه عزاداری که داریم، آنها علیه مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام و پیروان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام تبلیغ سوء داشته باشند. اجمالا این را می‌توانیم ویژگی‌های عزاداری مناسب مورد رضایت اهل‌بیت علیهم‌السلام برشماریم.
  • قاسم محسن زاده

یک مطلبی را می‌خواهم اضافه کنم در همین برنامه‌هایی که عزاداران دارند ضمن احترام به همه آنها غالبا یکسری کارهایی که انجام میدهند از روی عزاداری است و از روی عشق به اباعبدالله علیه‌السلام است. و اگر کسانی هم جمله‌ای به آنها بگویند در جواب می شنوند که مجلس عزاداری اباعبدالله حسین علیه‌السلام از روی عشق است نه فقه؛ یعنی اینها فراتر می‌روند و می‌گویند این احکام فقهی، این باید و نبایدهای دینی، آنجا جاری نیست. گرچه ما قبول داریم که خیلی مقام عزادار بالا است و عزاداری هم به تعبیر حضرت آقا از افضل قربات است و این سنت دیرینه عزاداری با همان روش متداول و سنتی که وجود داشته و به دور از خرافات و کارهای ناشایست، باید محفوظ بماند. اما انسانی که می‌خواهد با عزاداری اجر و ثواب ببرد، اول باید بداند که احکام فقهی تعطیل‌بردار نیست. چگونه خود اباعبدالله علیه‌السلام ظهر عاشورا در محاصره دشمن زیر تیرباران دشمن، نماز را اول وقت خواندند و آن هم به جماعت خواندند. یعنی دارند به ما نشان می‌دهند که این باید و نبایدها و این تکالیف شرعی تعطیل‌بردار نیست حتی در سخت‌ترین وضعیت. تا آخرین لحظات توصیه‌های‌شان این بود که خانم‌ها از خیمه‌ها بیرون نیایند و حتی دشمن این را فهمیده بود که آن حمله به خیام است که اباعبدالله علیه‌السلام را از پا در می‌آورد. یعنی آنجا دیگر نمی‌تواند تحمل کند. یعنی مسائل محرم و نامحرم. بنابراین این حرف که از روی عشق است و فقه جاری نیست، کاملا باطل است و احکام فقهی همه جا جاری است در همه وضعیت‌ها. باید توجه شود مراعات شود که خدای ناکرده عزاداری سبب انجام کارهای حرام مثل اختلاط محرم و نامحرم نباشد، حقوق مردم تضییع نشود و موجب اذیت و آزار عمومی نباشد. به علاوه ترک واجب نباشد، نماز ترک نشود، نماز صبح قضا نشود. نکته پایانی این است معمولا عزاداران در مجلس عزا شرکت می‌کنند و نوحه می‌خوانند، سینه می‌زنند زنجیر می‌زنند برای چه؟ برای اینکه ثواب ببرند. اگر یک عملی را ما شبهه داشتیم یعنی معلوم نبود ثواب دارد یا ندارد آدم عاقل چکار می‌کند؟ آن موردی را که شبهه دارد کنار می‌گذارد می‌رود سراغ کاری که قطعا ثواب دارد. بنابراین در عزاداری‌های‌تان به طور کلی توصیه مراجع معظم تقلید، توصیه حضرت آقا مقام معظم رهبری را بشنوید و از کارهای سخیف سبک و مبتذل و از کارهایی که موجب وهن مذهب است، کارهایی که دشمنان از آن سواستفاده می‌کنند اعمالی که موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمانان می‌شود پرهیز کنید و عزاداری وزین و سنگینی که در شان خودتان و در شان اباعبدالله علیه‌السلام و ائمه اطهار علیهم‌السلام است بپردازید و مطمئن باشید که اجر و ثواب می‌برید. و از کارهایی که قطعا حرام است و کارهایی که شبهه دارد یعنی یا شبهه حرمت دارد یا شبهه اینکه اصلا ثواب دارد یا نه ان‌شاالله در عزاداری‌ها بپرهیزید. از خدا می‌خواهیم به همه ما توفیق عزاداری بامعرفت را عنایت بفرماید

  • قاسم محسن زاده

:heart:عشق یعنی

بنده خالص شدن

:gift_heart:در کنار کوی او
ساکن شدن

:heart:عشق یعنی
خاشع و بی ادعا

:gift_heart:عشق یعنی
دل سپردن برخدا

:heart:عشق یعنی
بی ملال از غصه ها

:gift_heart:عشق یعنی
پرواز با نور خدا
  • قاسم محسن زاده
نمی دونم چطور صداشون می کنی؟ امام، رهبر، آقا،مقام معظم رهبری، آیت الله، سید ، مولا و...
ولی می دونم در طول تاریخ کم نبودند کسانی که عاشقانه امامشونو صدا می زدند ، اما وقت عمل، قدم هاشون لرزید و بیراهه رفت
محک عشق در صحنه ی عمل است، پس دغدغه ها و مطالبات و رهنمودهای رهبرتو بشنو و اجرایی کن تا یقین کنی از اهل کوفه نیستی!

و به دیگران هم بگو تا شهر تو کوفه نباشه

  • قاسم محسن زاده

محرم در کلام آیةالله العظمی امام خامنه ای (مدّظلّه)

بیانات مقام معظم رهبری درباره محرم و عزاداری

عاشورا ؛ روح انقلاب اسلامی ایران  :  
در مورد مساله محرم و عاشورا ، باید بگویم که روح نهضت ما و جهتگیری کلی و پشتوانه پیروزی آن ، همین توجه به حضرت ابی عبدالله علیه الصلاة والسلام  و مسایل مربوط به عاشورا بود . ۱۱/۵/۶۸ 
الهام امام خمینی رحمة الله تعالی علیه از نهضت عاشورا  :  
در دو فصل ، امام علیه السلام  مساله نهضت را به مساله عاشورا گره زدند :  
یکی در فصل اول نهضت - یعنی روزهای محرم سال ۴۲ - که تریبون بیان مسایل نهضت ، حسینیه ها و مجالس روضه خوانی و هیئات سینه زنی و روضه روضه خوانها و ذکر مصیبت گویندگان مذهبی شد.
دیگری، فصل آخر نهضت - یعنی محرم سال ۵۷ - بود که امام علیه السلام  اعلام فرمودند :  ماه محرم گرامی و بزرگ داشته بشود و مردم مجالس برپا کنند  . ایشان ، عنوان این ماه را ماه پیروزی خون بر شمشیر قرار دادند و مجددا همان طوفان عظیم عمومی و مردمی به وجود آمد ، یعنی ماجرای نهضت که روح و جهت حسینی داشت ، با ماجرای ذکر مصیبت حسینی و یاد امام حسین علیه السلام  گره خورد . ۱۱/۵/۶۸ 
ما بیشتر از گذشتگان، قدر نهضت حسینی را می دانیم :  
آنچه که نهضت ما را جهت می داد و امروز هم باید بدهد ، دقیقا همان چیزی است که حسین بن علی علیه السلام  در راه آن قیام کرد . ما امروز ، برای شهدای خود که در جبهه های گوناگون و در راه این نظام و حفظ آن ، به شهادت می رسند ، با معرفت عزاداری می کنیم . آن شهید و جوانی که یا در جنگ تحمیلی و یا در برخورد با انواع و اقسام دشمنان و منافقان و کفار به شهادت رسیده ، هیچ شبهه یی برای مردم ما وجود ندارد که این شهید ، شهید راه همین نظام است و برای نگهداشتن و محکم کردن ستونهای همین نظام و انقلاب ، به شهادت رسیده است . 
اگر عاشورا نبود . . :  
اگر در جامعه ما ، عشق به امام حسین علیه السلام  و یاد او و ذکر مصایب و حوادث عاشورا معمول و رایج نبود ، معلوم نبود که نهضت با این فاصله زمانی و با این کیفیتی که پیروز شد ، به پیروزی می رسید . 
قوی کردن نگاه عاطفی لازمه ی عزاداری :  
امام علیه السلام  با ظرافت ، آن تصور غلط روشنفکرمآبانه قبل از پیروزی انقلاب را که در برهه یی از زمان رایج بود ، از بین بردند . ایشان ، جهتگیری سیاسی مترقی انقلابی را با جهتگیری عاطفی در قضیه عاشورا پیوند و گره زدند و روضه خوانی و ذکر مصیبت را احیا کردند و فهماندند که این ، یک کار زاید و تجملاتی و قدیمی و منسوخ در جامعه ما نیست ، بلکه لازم است و یاد امام حسین و ذکر مصیبت و بیان فضایل آن بزرگوار -چه به صورت روضه خوانی و چه به شکل مراسم عزاداری گوناگون- باید به شکل رایج و معمول و گریه آور و عاطفه برانگیز و تکان دهنده دلها ، در بین مردم ما باشد و از آنچه که هست ، قویتر هم بشود . ایشان ، بارها بر این مطلب تاکید می کردند و عملا هم خودشان وارد می شدند . 
اثر محسوس محرم در زندگی ما :  
محرم دوران انقلاب ، بامحرمهای قبل از انقلاب و دوران عمر ما و قبل از ما ، متفاوت است . این محرمها‚محرمهایی است که در آن ، معنا و روح و جهتگیری ، واضح و محسوس است . ما نتایج محرم را در زندگی خود می بینیم . حکومت و حاکمیت واعلای کلمه اسلام و ایجاد امید به برکت اسلام در دل مستضعفان عالم ، آثار محرم است . 
عزاداری میدانی برای پیشرفت روحی :  
پروردگارا ! این ماه محرم و ایام عزاداری را ، برای ما میدان پیشرفتی در معارف و عمل اسلامی قرار بده . ۲۰/۴/۷۰ 
درس از محرم فقط به معنی کشته شدن نیست :  
در ایام محرم و صفر ، ملت عزیز ما ، باید روح حماسه را ، روح عاشورایی را ، روح نترسیدن از دشمن را ، روح توکل به خدا را ، روح مجاهدت فداکارانه در راه خدا را ، در خودشان تقویت کنند ، و از امام حسین ، علیه السلام ، مدد بگیرند . مجالس عزاداری برای این است که دلهای مارا با حسین بن علی ، علیه السلام ، و اهداف آن بزرگوار نزدیک و آشنا کند . یک عده ی کج فهم نگویند که امام حسین ، علیه السلام ، شکست خورد . یک عده ی کج فهم نگویند که راه امام حسین ، علیه السلام ، معنایش این است که همه ی ملت ایران کشته شوند . کدام انسان نادانی ، چنین حرفی را ممکن است بزند . ، یک ملت از حسین بن علی ، علیه السلام ، باید درس بگیرد . یعنی از دشمن نترسد ، به خود متکی باشد ، به خدای خود توکل کند ، ۱۰/۴/۷۱ 
نوحه خوانی و عروج معنوی مردم :  
نوحه ی سینه زنی خواندن هم شرایط دارد . باید آن کسانی که اینها را تهیه می کنند ، می سرایند ، می خوانند ، مواظب باشند که درست برطبق معارف اسلامی حرف بزنند ، تا این سینه زنی ، این روضه خوانی ، این نوحه خوانی ، قدمی باشد در راه عروج مردم به اوج قله ی افکار اسلامی .۲۶/۳/۷۲ 
بهانه ای برای نوشیدن از چشمه عاشورا :  
از همان روزی که موضوع ذکر مصیبت حسین بن علی ، علیه السلام ، مطرح شد ، چشمه ی جوشانی از فیض و معنویت ، در اذهان معتقدین و محبین اهل بیت ، علیهم السلام ، جاری گشت . این چشمه ی جوشان ، تا امروزهمچنان ادامه و جریان داشته است ، بعد از این هم خواهد داشت، و بهانه ی آن هم ، یادآوری خاطره ی عاشوراست .۱۷/۳/۷۳ 
وسیله ای برای ارتباط روحی و قلبی با اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین :  
مسلما شرکت در مجالس مذکور ، ثواب اخروی دارد ، اما ثواب اخروی مجالس عزا ، از چه ناحیه و به چه جهت است ، مسلما مربوط به جهتی است که اگر آن جهت نباشد ، ثواب هم نیست . بعضی از مردم متوجه این نکته نیستند . همه باید در این مجالس شرکت کنند ، قدر مجالس عزاداری را بدانند ، از این مجالس استفاده کنند ، و روحا و قلبا ، این مجالس را وسیله ای برای ایجاد ارتباط و اتصال هرچه محکم تر میان خودشان و حسین بن علی ، علیه السلام ، خاندان پیغمبر ، و روح اسلام و قرآن قرار دهند . این ، از وظایفی که در این خصوص مربوط به مردم است . 
سه ویژگی عزاداری حسین بن علی  علیه السلام  :  
مجالس عزاداری ماه محرم ، این سه ویژگی ، باید وجود داشته باشد :  
۱ -  عاطفه را نسبت به حسین بن علی و خاندان پیغمبر ، علیهم صلواه الله ، بیشتر کند .  علقه و رابطه و پیوند عاطفی را باید مستحکم تر سازد .  چون رابطه ی عاطفی ، یک رابطه ی بسیار ذی قیمت است .
2 -  نسبت به حادثه ی عاشورا ، باید دید روشن و واضحی به مستمع بدهد .
3 -  نسبت به معارف دین ، هم ایجاد معرفت و هم ایجاد ایمان – ولو به نحو کمی – کند . 
عاشورا، حرکتی در دو جبهه :  
… ماجرای عاشورا عبارت از یک حرکت عظیم مجاهدت آمیزی در دو جبهه است . هم در جبهه مبارزه با دشمن خارجی و بیرونی ـ که همان دستگاه خلافت فاسد و آن دنیاطلبانی بود که به این دستگاه قدرت چسبیده بودند و قدرتی را که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برای نجات انسان ها آورده بود استخدام و استثمار کرده بودند و عکس مسیری که اسلام و نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم خواسته بودند و اراده کرده بودند حرکت می کردند ـ و هم در جبهه درونی که آن روز که جامعه به طور عموم به سمت همان فساد درونی حرکت کرده بود… 
اثر محبّت به امام حسین علیه السلام  :  
… اگر محبّت در تشیع نبود این دشمنی های عجیبی که با شیعه شده باید او را از بین می برد . همین محبّت شما مردم به حسین بن علی علیه السلام ضامن حیات و بقای اسلام است این که امام [خمینی رحمه الله ] می فرمود :  «عاشورا اسلام را نگه داشت» معنایش همین است… 
عاشوراء ، محرک مسلمانان :  
ماجرای حسین بن علی علیه السلام حقیقتا موتور حرکت قرون اسلامی در جهت تفکرات صحیح اسلامی بوده است . هر آزادی خواه و هر مجاهدِ فی سبیل اللّه و هرکس که می خواسته است در میدان خطر وارد شود از آن ماجرا مایه گرفته و آن را پشتوانه روحی و معنوی خود قرار داده است . در انقلاب ما این معنی به صورت بینّی واضح بود… 
بی نظیر بودن واقعه ی عاشور :  
از اوّل تا آخر حادثه عاشورا به یک معنی نصف روز بوده، به یک معنی دو شبانه روز بوده [است]… شما ببینید این نصف روز حادثه چه قدر در تاریخ ما برکت کرده و تا امروز هم زنده و الهام بخش است… در تاریخ تشیع، بلکه در تاریخ انقلاب های ضدظلم در اسلام ـ ولو از طرف غیر شیعیان ـ حادثه کربلا به صورت درخشان و نمایان اثربخش بوده… من هیچ حادثه ای را در تاریخ نمی شناسم که با فداکاری آن نصف روز قابل مقایسه باشد . 
فلسفه ی قیام امام حسین علیه السلام  :  
در زیارتی از زیارت های امام حسین علیه السلام که در روز اربعین خوانده می شود جمله ای بسیار پر معنی وجود دارد و آن این است :  
«و بَذَلَ مُهجَتَهُ فیک لِیَسْتَفیدَ عِبادَکَ مِنْ الجَهالَة» .
فلسفه فداکاری حسین بن علی علیه السلام در این جمله گنجانده شده است . زائر [امام حسین علیه السلام ] به خدای متعال عرض می کند که این بنده تو، این حسین تو، خون خود را نثار کرد تا مردم را از جهالت نجات بدهد و [از] «حیْرةُ الضَّلالَةِ»؛ [هم چنین تلاش کرد] مردم را از سرگردانی و حیرتی که در گم راهی است نجات بدهد… 
نتیجه ی تفکر در مسئله ی عاشورا :  
هرچه درباره مسئله عاشورا و قیام حسینی بیشتر فکر کنیم باز هم این قضیه در ابعاد مختلف دارای کشش وگنجایش اندیشیدن و بیان کردن است . هرچه بیشتر درباره این قیام عظیم فکر کنیم، ممکن است حقایق تازه ای بیابیم… 
اثر عزاداری های سنتی :  
این عزاداری های سنتی مردم را به دین نزدیک می کند . 
معنویت امام حسین علیه السلام :  
شخصیت درخشان و بزرگوار امام حسین علیه‌السّلام دو وجهه دارد :  یک وجهه، همان وجهه‌ى جهاد و شهادت و توفانى است که در تاریخ به راه انداخته و همچنان هم این توفان با همه‌ى برکاتى که دارد، برپا خواهد بود؛ که شما با آن آشنا هستید . یک بعد دیگر، بعد معنوى و عرفانى است که بخصوص در دعاى عرفه به شکل عجیبى نمایان است . ما مثل دعاى عرفه کمتر دعایى را داریم که سوز و گداز و نظم عجیب و توسّل به ذیل عنایت حضرت حق متعال بر فانى دیدن خود در مقابل ذات مقدّس ربوبى در آن باشد؛ دعاى خیلى عجیبى است . 
دعاى دیگرى مربوط به روز عرفه در صحیفه‌ى سجادیه هست، که از فرزند این بزرگوار است . من یک وقت این دو دعا را با هم مقایسه مى‌کردم؛ اوّل دعاى امام حسین را مى‌خواندم، بعد دعاى صحیفه‌ى سجّادیه را . مکرّر به نظر من این طور رسیده است که دعاى حضرت سجّاد، مثل شرح دعاى عرفه است . آن، متن است؛ این، شرح است . آن، اصل است؛ این، فرع است . دعاى عرفه، دعاى عجیبى است . شما عین همین روحیه را در خطابى که حضرت در مجمع بزرگان زمان خود – بزرگان اسلام و بازماندگان تابعین و امثال اینها – در منى ایراد کردند، مشاهده مى‌کنید . ظاهراً هم متعلّق به همان سال آخر یا سال دیگرى است – من الان درست در ذهنم نیست – که آن هم در تاریخ و در کتب حدیث ثبت است . 
به قضیه‌ى عاشورا و کربلا برمى‌گردیم . مى‌بینیم این‌جا هم با این‌که میدان حماسه و جنگ است، اما از لحظه‌ى اوّل تا لحظه‌ى آخرى که نقل شده است که حضرت صورت مبارکش را روى خاکهاى گرم کربلا گذاشت و عرض کرد :  «الهى رضاً بقضائک و تسلیماً لأمرک»
 با ذکر و تضرع و یاد و توسّل همراه است . از وقت خروج از مکه که فرمود :  «من کان فینا باذلاً مهجته موطناً على لقاءاللَّه نفسه فلیرحل معنا»
 با دعا و توسل و وعده‌ى لقاى الهى و همان روحیه‌ى دعاى عرفه شروع مى‌شود، تا گودال قتلگاه و «رضاً بقضائکِ»
لحظه‌ى آخر . یعنى خود ماجراى عاشورا هم یک ماجراى عرفانى است . جنگ است، کشتن و کشته شدن است، حماسه است – و حماسه‌هاى عاشورا، فصل فوق‌العاده درخشانى است – اما وقتى شما به بافت اصلى این حادثه‌ى حماسى نگاه مى‌کنید، مى‌بینید که عرفان هست، معنویّت هست، تضرّع و روح دعاى عرفه هست . پس، آن وجه دیگر شخصیت امام حسین علیه‌السّلام هم باید به عظمت این وجه جهاد و شهادت و با همان اوج و عروج، مورد توجه قرار گیرد . … 
بیانات امام خامنه ای در دیدار با گروه کثیرى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار ۱۳/۰۹/۱۳۷۶ 
سه صفت برجسته از ابعاد وجودی اباعبداللَّه علیه‌السّلام :  
برجستگى وجود اباعبداللَّه علیه‌السّلام داراى ابعاد است که هر کدام از این ابعاد هم بحث و توضیح و تبیین فراوانى به دنبال دارد؛ ولى اگر دو، سه صفت برجسته را در میان همه‌ى این برجستگیها اسم بیاوریم، یکى از آنها «اخلاص» است؛ یعنى رعایت کردن وظیفه‌ى خدایى و دخالت ندادن منافع شخصى و گروهى و انگیزه‌هاى مادّى در کار . صفت برجسته‌ى دیگر «اعتماد به خدا»ست . ظواهر حکم مى‌کرد که این شعله در صحراى کربلا خاموش خواهد شد . چطور این را «فرزدقِ» شاعر مى‌دید؛ اما امام حسین علیه‌السّلام نمى‌دید؟! نصیحت کنندگانى که از کوفه مى‌آمدند، مى‌دیدند؛ اما حسین‌بن‌على علیه‌السّلام که عین اللَّه بود، نمى‌دید و نمى‌فهمید؟! ظواهر همین بود؛ ولى اعتماد به خدا حکم مى‌کرد که على‌رغم این ظواهر، یقین کند که حرف حق و سخن درست او غالب خواهد شد . اصل قضیه هم این است که نیّت و هدف انسان تحقّق پیدا کند . اگر هدف تحقّق پیدا کرد، براى انسانِ با اخلاص، شخصِ خود او که مهم نیست . 
یکى از بزرگان اهل سلوک و معرفت را دیدم در نامه‌اى نوشته است که اگر فرض کنیم – به فرض محال – همه‌ى کارهایى که نبىّ‌مکرّم اسلام صلّى‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم انجام داد و هدفِ او بود که آنها را انجام دهد، انجام مى‌گرفت، منتها به نام یک کس دیگر، آیا در آن صورت پیامبر اسلام ناراضى بود؟ آیا مى‌گفت که چون به نام دیگرى است، نخواهم کرد؟ آیا این‌گونه بود؟ یا نه؛ هدف این است که آن کارها انجام گیرد؛ به نام چه کسى انجام گیرد، مهم نیست . پس، هدف مهمّ است . «شخص» و «من» و «خود» براى انسانِ با اخلاص اهمیتى ندارد . اخلاص را دارد، اعتماد به خدا را هم دارد . مى‌داند که خداى متعال حتماً این هدف را غالب خواهد کرد؛ چون فرموده است :  «و انّ جندنا لهم الغالبون» خیلى از این جنودى که غالبند، در میدان جهاد به خاک شهادت مى‌افتند و از بین مى‌روند؛ لیکن فرموده است :  «و انّ جندنا لهم الغالبون»؛ درعین‌حال غلبه با آنهاست . 
خصوصیت سوم، شناختن «موقع» است . امام حسین علیه‌السّلام در فهم «موقع» اشتباه نکرد . در قبل از حادثه‌ى کربلا، ده‌سال امامت و مسؤولیت با او بود . آن حضرت در مدینه مشغول کارهاى دیگرى بود و کار کربلایى نمى‌کرد؛ اما به مجرّد این‌که فرصت به او اجازه داد که آن کار مهم را انجام دهد، فرصت را شناخت و آن را چسبید؛ موقع را شناخت و آن را از دست نداد . این سه خصوصیت، تعیین کننده است . در تمام ادوار نیز همین‌طور است؛ در انقلاب نیز همین‌گونه بود . امام ما هم که مى‌بینید این‌قدر خداى متعال او را به مقام رفیع رساند – و رفعناه مکانا علیّا- و على‌رغم همه‌ى عوامل در سرتاسر دنیاى مادّیت و استکبار که مى‌خواستند او را محو کنند، به فراموشى دهند و کوچک کنند، او را حفظ و بزرگ کرد و ماندگار و جاودان نمود، علّت همین بود که این سه خصوصیت را داشت :  اوّلاً با اخلاص بود و براى خود چیزى نمى‌خواست؛ ثانیاً به خداى خود اعتماد داشت و مى‌دانست که کار و هدف، تحقّق پیدا خواهد کرد – به بندگان خدا هم اعتماد داشت – ثالثاً زمان و «موقع» را از دست نداد . در لحظه‌ى لازم، اقدام لازم، صحبت لازم، اشاره‌ى لازم و حرکت لازم را کرد . 
بیانات امام خامنه ای در دیدار گروه کثیرى از پاسداران و بسیجیان به مناسبت میلاد امام حسین علیه السلام  و روز پاسدار ۰۲/۰۹/۱۳۷۷ 
صبر امام حسین علیه السلام، نجات اسلام :  
صبر امام حسین علیه‌الصّلاةوالسّلام، اسلام را در طول تاریخ تا امروز بیمه کرده است . واقعاً اگر امام حسین علیه‌الصّلاةوالسّلام آن صبر تاریخى را در کربلا و قُبیل کربلا و مقدّماتِ حادثه‌ى عاشورا نمى‌کردند، بلاشک با گذشت یک قرن، حتّى از نام اسلام هم اثرى نمى‌ماند . اما امام حسین علیه‌الصّلاةوالسّلام به برکت صبر، دین را زنده کردند؛ این صبرِ آسانى نبود . صبر فقط این نیست که انسان را زیر شکنجه بیندازند یا فرزندان انسان را جلوِ انسان شکنجه کنند یا بکشند و انسان ایستادگى کند – البته این مرحله‌ى مهمى از صبر است – اما از این مهمتر این است که انسان را با وسوسه‌ها و اظهاراتى که على‌الظّاهر ممکن است در نظر بعضى منطقى بیاید، از ادامه‌ى این راه باز بدارند؛ همان کارى که با امام حسین علیه‌الصّلاةوالسّلام مى‌کردند :  آقا! شما کجا مى‌روید؟ خود را در معرض خطر قرار مى‌دهید؛ خانواده خود را در معرض خطر قرار مى‌دهید؛ دشمن را جرى مى‌کنید؛ دست آنها را به خون خود باز مى‌کنید . هر کس رسید، خواست امام حسین علیه‌الصّلاةوالسّلام را در مقابل این محذور اخلاقى قرار دهد که شما با این اقدام خود، جان عدّه‌اى را به خطر مى‌اندازید و دشمن را مسلّطتر مى‌کنید و اینها را وادار مى‌کنید تا به خون شما دست بیالایند . این یک نقطه‌ى خیلى مهم و تردیدآور است . این یک جنگ روشن و واضح نیست که آدم بگوید من مى‌روم تا کشته شوم؛ نه، این محاذیر دنبالش هست . ممکن بود براى امام حسین علیه‌الصّلاةوالسّلام این معنا مطرح باشد یا مطرح کنند که آقا! شما اگر کشته شوید، شیعیان شما را در کوفه قتل عام مى‌کنند و پدر همه را در مى‌آورند؛ شما باید زنده بمانید و ملجأ باشید . شما پسر پیغمبرید؛ با حفظ حیات خود، جان عدّه‌اى را حفظ کنید . در مورد امام رضوان‌اللَّه علیه عیناً همین معنا تکرار شد . 
بیانات امام خامنه ای در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى ۲۳/۱۲/۱۳۸۰


  • قاسم محسن زاده

ر زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه‌ی برجسته، مثل قله‌ای که همه‌ی دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است. ۱۳۷۱/۱۱/۰۶

* تحقیقاً یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* یکی از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا برای جامعه شیعیِ ماست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* قدر مجالس عزاداری را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیله‌ای برای ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکم‌تر میان خودشان و حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/21660/C/13910909_0221660.jpg
* در ماه محرم، معارف حسینی و معارف علوی را که همان معارف قرآنی و اسلامی اصیل و صحیح است برای مردم بیان کنید. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶

* اگر برای ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمی» را باز کنیدو از رو بخوانید، برای مستمع گریه‌آور است و همان عواطفِ جوشان را به‌وجود می‌آورد. چه لزومی دارد که ما به خیال خودمان، برای مجلس‌آرایی کاری کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعی‌اش دور بماند؟! ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* وقتی شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمیکنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. ۱۳۸۶/۰۴/۱۴

* برخی کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک می‌کند. یکی از آن کارها، همین عزاداریهای سنّتی است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین می‌شود. این‌که امام فرمودند «عزاداری سنّتی بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دسته‌های عزاداری به راه انداختن، از اموری است که عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش می‌کند و بسیار خوب است. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/18074/C/13900903_0118074.jpg
* من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمی‌توانم این مطلب - قمه‌زدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضی‌ام. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* لازم است از همه برادران و خواهرانی که در سراسر کشور، در ایّام عزاداری، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزاداری، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روزها را بزرگ داشتند سپاسگزاری کنم. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸

* هیچ وقت نباید امت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی ماجرای عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زنده‌ی به عاشورا و به حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) است. ۱۳۹۱/۰۹/۰۱

* اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آن‌جا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر می‌افتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسین‌بن‌علی‌ها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. ۱۳۷۵/۰۳/۲۰

* اگر فداکاری بزرگ حسین‌بن‌علی علیه‌السلام نمی‌بود که این فداکاری، وجدان تاریخ را به کلی متوجه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمه‌ی قرن دوم هجری، بساط اسلام به کلی برچیده می‌شد. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶

* کار امام حسین علیه‌الصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. ۱۳۷۵/۰۹/۲۴

* عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره‌ی او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! ۱۳۷۳/۱۰/۱۵

* امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‌‌ی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. ۱۳۸۸/۰۵/۰۵

* عاشورا پیامها و درسهایی دارد. عاشورا درس می‌دهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد. درس می‌دهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس می‌دهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار می‌گیرند. ۱۳۷۱/۰۴/۲۲
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/24385/C/13920813_0124385.jpg
* درس عاشورا، درس فداکاری و دینداری و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکی از درسهای عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابی‌عبداللَّه الحسین علیه‌السّلام انجام دادید. خود این، یکی از درسهای عاشورا بود. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸

* امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهی که در آن، خون بر شمشیر پیروز می‌شود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوه‌های نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیه‌السّلام است که شما دیدید. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/21518/C/13910827_0521518.jpg
* درس حسین‌بن‌علی علیه‌الصّلاةوالسّلام به امّت اسلامی این است که برای حقّ، برای عدل، برای اقامه‌ی عدل، برای مقابله‌ی با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودی خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحی که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم. ۱۳۹۲/۰۳/۲۲
 
* پروردگارا! تو را به حسین و زینب علیهماالسّلام قسم می‌دهیم که ما را جزو دوستان و یاران و دنباله‌روان آنان قرار بده.
* پروردگارا! حیات و زندگی ما را زندگی حسینی و مرگ ما را مرگ حسینی قرار بده.
* پروردگارا! امام بزرگوار ما را که به این راه هدایتمان کرد، با شهدای کربلا محشور کن. شهدای عزیز ما را با شهدای کربلا محشور کن. ۱۳۷۴/۰۳/۱۹

  • قاسم محسن زاده

ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﻭﺍﮔﻮیه گویند.

ﻗﺪﺭﺕِ ﻧﻔﻮﺫِ ﮐﻼﻡِ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ، ﻫﻔﺪﻩ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻼﻡ ﺩیگرﺍﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ قوی تر است. ﺍﮔﺮ یکبار ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺑﮕﻮیید "ﻧﻤﯽﺗﻮﺍنم" باید ﺩیگران ﻫﻔﺪﻩ بار ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮیند "ﻣﯽﺗﻮﺍنید" ﺗﺎ ﺍﺛﺮش ﺧﻨﺜﯽ شود..!

« ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻭﺍﮔــویـــه ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺎشید »
  • قاسم محسن زاده

:small_red_triangle_down: تحقیقات نشان می‌دهد که زنان اغلب وقتی سرحال هستند لباس قرمز می‌پوشند. چه آن لباس، لباسی قرمز باشد و یا حتی رژ لبی قرمز.
:small_red_triangle_down: و در نگاهی دیگر در عصر آتش رنگ قرمز نشانه‌ای بود که اجداد و نیاکان ما آن را به عنوان نماد امنیت، هم‌دلی و حتی غذای گرم می‌دانستند.
:small_red_triangle_down:قرمز رنگ عشق و عاشقی است، به رزهای قرمز فکر کنید.قرمز با میل جنسی نیز مرتبط است!!
.

  • قاسم محسن زاده

اگر پدری نگذارد دخترش به خیابان برود تا از گرگ‌صفتان در امان باشد فقط دخترش را نجات داده. اما اگرمردها پسرانشان را طوری تربیت کنند که ناموس برایشان مهم باشد،همه دختران را نجات داده‌اند!

  • قاسم محسن زاده


‌‌‌‌:white_check_mark: احکام شک در آب
۱. آبی که نمی‌دانیم پاک است یا نجس شرعاً پاک است، ولی آبی که نجس بــوده و نمی‌دانیم بعداً پاک شده یا نه، در حکم نجس است.
۲. آبی که به اندازه‌ی کر بوده اگر انسان شک کند که از کر کمتر شده یا نه، در حکم آب کر است.

  • قاسم محسن زاده