- ۰ نظر
- ۰۳ آبان ۹۶ ، ۰۱:۰۱
توحید در جهانبینی اسلام
توحید یعنى جهان داراى یک آفریننده و سازنده، و به تعبیرى، داراى یک روح پاک و لطیف است. جهان پدیدآورندهاى دارد و همۀ اجزای این عالم، بندگان و بردگان و موجودات تحت اختیار آن خدا و آن پدیدآورنده محسوب مىشوند. توحید در جهانبینى اسلام این است؛ یعنى وقتىکه یک مسلمان، از دیدگاه اسلام به این عالم نگاه مىکند، این عالم را یک موجود مستقلى نمىبیند، بلکه یک موجودى مىبیند وابستۀ به یک قدرت
. اطمینان؛ پس اطمینان یعنی چه؟ خلاصۀ کلام این شد که اطمینان یعنی طمأنینة روحِ انسان، آرامشِ دل انسان، دل آرام باشد. یعنی چه آرام باشد؟ نهاینکه بیتحرک باشد، نهاینکه پیش نرود و پیشرفت نداشته باشد؛ یعنی جاذبههای گوناگون او را به اینسو و آنسو نکشاند، اسباب زحمت او نشود. عشقها و مِهرها و هواها و هوسها، هرکدامی بر او حکومت نکند، بلکه بر اثر سنگینیِ بارِ ایمان، آرام و مطمئن، اما با سرعت هرچه تمامتر بهسوی مقصودِ انسانیت، مقصودِ خلقت حرکت کند، این است معنای اطمینان.
ایمان باید آگاهانه باشد، نه کورکورانه. دیگر این بود که ایمان باید با تعهد و عمل توأم باشد، تعهدآفرین باشد و زایندة عمل و نه یک باور خشکوخالى در دل و در مغز. دیگر این بود که مؤمنِ متعهد، آنوقتى مؤمن است که ایمانش گاهگاهى نباشد، فرصتطلبانه نباشد، نفعطلبانه نباشد، بلکه همیشگى باشد، همهجایى باشد، همگانى باشد،
حالا براى اینکه ما ارزش ایمان را و نتیجۀ ایمان را بدانیم، لازم است از مژدهها و نویدهایى که خدا به مؤمنین داده است، آگاهى پیدا کنیم، ببینیم خداى متعال براى مؤمن، درمقابل ایمانش و درمقابل عمل شایستهاش و انجام تعهداتش، متقابلاً چه چیزى را تعهد مىکند. انسانى که عادت به دادوستد کرده است، با مبادله زندگى را گذرانیده است، دوست دارد ببیند مبادلۀ او با خدا، به چه صورت است. او ایمان مىآورد و بر اثر آن ایمان متعهد مىشود، متقابلاً دوست دارد بداند خدا چه تعهدى درمقابل او بر عهده مىگیرد، چه مژدهاى و چه نویدى به او مىدهد. این یک مسئلهاى است که ازنظر مؤمن و ازنظر کسى که مىخواهد در وادى ایمان، ثابتقدم و راسخ و استوار باشد، موضوع جالب، شیرین، خواستنى و دوستداشتنىست، امیدبخش به مؤمن است.
خوشبختی دیگران از خوشبختی تو کم نمیکند وثروتشان رزق تو را کم نمیکند وصحت آنان هرگز سلامتی تو را نمیگیرد.
پس مهربان باش و برای دیگران آنچه آرزو داری، بخواه!
💐✨💐
در بیست سالگی برای خواستهای که از خداوند داری، وضو میگیری و دعا میکنی.
آنقدر مصمم هستی که به سجده میروی و در سجده دعا میکنی...
اما، نمیشود!
دلگیر میشوی از خداوند ...
در سی سالگی هم به سجده میروی، البته این بار سجدهی شکر، برای آنکه دعای بیست سالگیات پذیرفته نشد!
💐✨💐
این یک تفاوت ده ساله بود که باعث شد به گوشهای از حکمت پروردگارت پـی ببری.
فکرش را بکن در آینده چقدر از پذیرفته نشدن برخی از خواستههایمان خوشحال خواهیم شد...
به انتخاب خداوند #اعتماد کن 😍👌
🔹 قرآن کریم / سوره بقره / آیه 216
چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید.
م
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
#داستان_آموزنده
در پارک نشسته بود و به لباس های کهنه فرزندش نگاه می کرد.
ماشین لوکسی جلوی پارک ایستاد و مرد شیک پوشی از آن پیاده شد.
در ماشین را برای همسرش که پسرکی در آغوش داشت باز کرد.
با حسرت به آنها نگاه کرد و از ته دل آه کشید.
آنها کودک را روی تاب گذاشتند.
خدایا ، پسرک عقب مانده ذهنی بود.
با نگاه به جستجوی فرزندش پرداخت.
او را یافت که با شادی از پله های سرسره بالا می رفت.
چشمانش را بست و از ته دل خدا را شکر کرد.
⛔️ علت ترویج شهوترانی در کشورهای شرقی توسط غربیها
⁉️ رهبرانقلاب: اینیکه میبینید غربیها در داخل کشورهای شرقی، اینهمه سعی میکنند شهوترانی را رواج بدهند، برای چیست این؟
⚠️ یکی از عللش همین است که میخواهند با این کار خانوادهها را متلاشی کنند تا فرهنگ اینها را تضعیف کنند تا بتوانند سوار اینها بشوند. ۷۷/۱/۲۶
🌐 میدانید یک جامعه بر اساس تفکرات حکمتآمیز بزرگانش به یک سلسله ارزشها دست پیدا میکند، چیزهایی که جایی هم ننوشته است، اما مورد رعایت است: وفاداری نسبت به یکدیگر، امانت نسبت به یکدیگر.
♨️ وقتیکه اساس خانواده در هم شکست، این چیزها از نسلی به نسل دیگر منتقل نمی شود .
⏳فرازهای درخششِ تاریخی حاج آقا مصطفی خمینی
«مرحوم آقای حاج آقا مصطفیٰ (رضواناللهتعالیعلیه) دو جا حقیقتاً درخشید. یکی در اوّل #نهضت -در پانزدهم خرداد- یکی هم در آغاز حرکت عمومی مردم؛ در آنجا با بلند شدن و رفتن به داخل صحن مطهّر حضرت معصومه که [آن] حرکت عظیم را ایشان در واقع با این کار هدایت کرد؛ در اینجا [سال ۵۶] هم با درگذشت خود و با حادثهی فقدان خود، عواطف و احساسات این اقیانوس را به حرکت در آورد. در آن قضیّه [اوّل]، البتّه من آنوقت قم نبودم، در آن روزها زندان بودم؛ لکن آنجا حاج آقا مصطفیٰ (رضواناللهعلیه) نشان داد که از لحاظ جنس و فلزّ شخصیّتی، نسخهی دوّم خود امام است؛ این را ایشان واقعاً نشان داد. در آن حادثهی عجیب و در آن حملهی مأموران و حوادث تهران و قم، ایشان بلند شد رفت در صحن قم و نشست آنجا. بعضی از مبارزین و شَجعان جوانهای قم مثل مرحوم حاج میرزا ابوالقاسم وکیلی و مانند اینها هم آمدند دُوروبَر ایشان -آنطور که خبرش بعدها برای ما رسید- و مردم را هدایت کردند؛ آن روزی که شبش، امام (رضواناللهعلیه) را دستگیر کرده بودند؛ بعد از عاشورا. خب، خیلی کار بزرگی بود، خیلی کار مهمّی بود.»