سه شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۴۳ ب.ظ
تلنگر
وله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد...:sweat:
ندا آمد بر در خانه ام بیا،
آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم...🕋
🕋وقتی بر در خانه اش رسیدم هر چه گشتم
در بسته ای ندیدم!!
هر چه بود باز بود...
گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم:interrobang:
ندا آمد: این را گفتم که بیایی...
:recycle:وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی
تو نبسته بودم!:recycle:
کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک...:pray:
- ۹۶/۰۶/۰۷