هدف های نبوت
هدفهای نبوت
آنىکه ما از قرآن مىفهمیم این است که انبیا پاسخشان به این سؤال که چگونه مىشود انسانها را ساخت؟ یعنى پیراست و آراست، پاسخشان به این سؤال این است که باید #جامعۀ_الهى، #جامعۀ_توحیدى، محیط متناسب درست کرد، تا انسان در این محیطِ متناسب، نه یکیاش، نه دهتایش، نه هزارتایش بلکه گروهگروهش ساخته بشوند به خودىِ خود، با حرارت طبیعىِ نور نیّر معارف اسلامى.
«اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ * وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجاً»؛ در محیط جاهلى مکه، پیغمبر وقتى مىخواهد آدم درست بکند، مجبور است یکىیکى درست کند؛ براى خاطر اینکه از براى ایجاد آنچنان نظامى، یک عده خواص لازمند، یک عده سنگِ زاویه و زیربنا لازمند، اینها قبلاً دانهدانه درست مىشوند؛ این منافات ندارد با نقشۀ کلى انبیا. پیغمبر براى اینکه سنگهاى زاویۀ جامعۀ مدنى را درست بکند و بتراشد، مجبور است در مکه آدمسازىِ فردى بکند؛ یکدانه ابوذر؛ یک عبداللهمسعود، یکى دیگر، یکى دیگر و ازاینقبیل، صد نفر، دویست نفر فوقش آدم درست مىکند. اینها مىشوند سنگهاى بنا از براى تشکیل جامعۀ مدنى آینده، یعنى جامعۀ توحیدی و اسلامى. پیغمبر آنجا آنجورى یکدانه یکدانه آدم درست مىکند، با چه زحمتى، با چه رنجى، با چه خوندلى! پدرها مانع مىشوند پسرها چیز بفهمند، پسرها دل به دنیا مىبندند، نمىآیند دنبال پیغمبر حرف یاد بگیرند، هرکسى که یک مقدارى گرایش پیدا مىکند، رنجها و زحمتها و خوندلهاست. این کارها همه انجام مىگیرد، اما وقتى نوبت به مدینه مىرسد؛ آن جامعۀ الهى و اسلامى در مدینه تشکیل مىشود، پیغمبر در رأس آن جامعه است و حاکم به احکام و فرمانهاى خداست. آنجا، آنوقت خداى متعال اینجورى حرف مىزند: «اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ» چون به یارى و پیروزى خدا برسد و فتح بیاید، «وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجاً» و ببینى مردم را که فوجفوج به دین خدا داخل مىشوند.
- ۹۶/۰۸/۱۱