فرجام نبوت 2
چرا در آن روز پیغمبر خدا آنجور پیشرفت کرد و چرا در زمان امیرالمؤمنین کارها آنجور متوقف ماند؟ چرا؟ امیرالمؤمنین دارد بیان مىکند سِرّش را. مىگوید چون آن روز ما صبر کردیم در میدانهاى جنگ، آن روز بر سوزش درد صبر کردیم، آن روز حاضر شدیم از توى رختخواب بیاییم توى میدان، آن روز حاضر شدیم از منافع مادى و کسب و کارمان بگذریم براى خدا، اما امروز شما حاضر نیستید. آن روز پیش رفتیم، امروز عقب مىمانیم. یک مسئلۀ خیلى ساده و روشن؛ دو دوتا، چهارتا. این تحلیل اجتماعى امیرالمؤمنین است.
بارى، خلاصۀ مطلب این مىشود که پیغمبران الهى، علاوهبرآنکه در سلسلۀ نبوتها کارشان توأم با پیروزىست، در پایان کار، فتح و فرجام ابدى و نهایى با آنهاست؛ در همین دنیا هم پیغمبران، فتح و پیروزى و دست یافتن بر خواستههاى خود و خواستههاى مکتبشان برایشان مسلّم است، اما بهشرط اینکه پیروانشان، همراهانشان، #ایمان بیاورند، ایمان واقعى به خرج بدهند، کمک بکنند و در میدانهاى مبارزه و جهاد #صبر کنند؛ بهشرط ایمان و صبر، این حاصل کلام است.
- ۹۶/۰۸/۱۹